سه شنبه , ۲۹ ام اسفند ماه سال ۱۴۰۲ ساعت ۱:۴۵ بعد از ظهر به وقت تهران

حالا «خـورشید» مجیدی چرا مورد توجه قرا گرفت؟!

«خورشید» تازه‌ترین ساخته مجیدمجیدی حالش خوب است، درست مانند همان بزرگ‌ترین ستاره‌نورانی جهان اطراف ما که نامش خورشید است و تکلیف شب و روز جهان و گرما و سرما را روشن می‌کند. این «خورشید» سینمایی هم درست مانند همنام آسمانی‌اش کم تیرگی و پلیدی در مسیر خود نمی‌بیند، اما تسلیم نمی‌شود و باز هم می‌تابد، آدم‌هایش هم سیاه و سفید دارند و هم خاکستری اما احتمالا بازتاب همان نگاه خاص مجیدی هستند که هر چند از بیان سیاهی و سختی‌های جهان نمی‌گذرد، اما تسلیم هم نمی‌شود و کنار همه چرک‌ها لحظاتی عمیق و انسانی می‌آفریند.

Alchemy_Keywords | 'Sun Children' Review: Iranian Master Majid Majidi's  Latest Empathizes With His Country's Exploited Kids

 

لحظاتی که بعد از تعقیب و گریزها یا اتفاقات تلخ مثل تابش خورشید دل و وجود آدم را گرم می‌کند. این امیدبخشی را می‌توان در همه ساخته‌های مجیدی دید. نگاهی معناگرایانه به زندگی که گاه با ریتم جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پیش می‌رود و گاهی هم زندگی و ریتم جهان را دور می‌زند تا تصویری هنرمندانه به جا بگذارد؛ تصویری از جهانی که نداریم و دلمان می‌خواهد داشته‌باشیم.

البته این دو هم در کنار هم در اغلب فیلم‌های مجیدی حضور دارند و چنان در هم تنیده شده‌اند که بشود از تلخی‌های جهان رنجید اما ناامید نشد، دست به سیاه‌نمایی نزد و به فردا و فرداها امیدوار ماند. همان‌طور که گفتیم خورشید، دهمین اثر مجیدی است و هشتمین اثری که با محوریت کودکان و نوجوانان، آرزوها و رویاهای آنها ساخته‌شده‌است. بازی گرفتن از بچه‌ها کار هر کارگردانی نیست، دشوار است و مسلما هر کسی نمی‌تواند از پس آن برآید.

اما مجیدی از اولین ساخته‌اش بدوک – که از نگاه منتقدان شبیه‌ترین اثر به خورشید است – سراغ کودکان رفته و این روند را در اغلب فیلم‌هایش ادامه داده‌است. او حتی در فیلم محمد رسول‌ا… که زندگی پیامبر است، سراغ روایت دوران کودکی ایشان می‌رود.

پرداختن به معضلات کودکان، موضوع مهمی است که این کارگردان در تازه‌ترین اثرش دوباره سراغش رفته‌است. کودکان کار و معضلات آنها موضوعی است که در جهان موردتوجه است و همین هم ساخته مجیدی را در جشنواره ونیز مورد توجه قرار داد. او به جهان یادآوری می‌کند کودکان بسیاری از داشتن حقوق‌اولیه خود محروم هستند، در حالی که همه شعار می‌دهند کودکان باید از حقوقی مساوی برخوردار باشند و از آموزش و تشویق و عشق به یک میزان بهره ببرند. کودکان و نوجوانان مهاجر افغانستانی و معضلات آنها هم موضوعی است که قبل‌تر مجیدی در باران سراغ آن رفته و حالا هم در خورشید دوباره این تجربه را تکرار کرده‌است.

یادآوری‌هایی به جامعه ایران، به جامعه جهانی و به هر کسی که هنوز توان درک پیامش را دارد، گوشزد می‌کند؛ جهان محل زندگی همه انسان‌هاست، همه از آن سهمی یکسان دارند و حقی برای زیستن، نفس‌کشیدن و لبخندزدن…

این همه را مجیدی کاملا زنده و انسانی روایت کرده و گویی نبض آب و زمین را چه خوب می‌فهمد که فیلم‌هایش پر است از زندگی و طبیعت. پرند از خورشید، بیدمجنون، باران، بچه‌های‌آسمان و….

 

www.dustaan.com-حالا «خـورشید» مجیدی چرا مورد توجه قرا گرفت؟!

نگاهی به عوامل تازه ترین ساخته مجیدی و موفقیت‌هایش «خورشید» در یک نگاه

«خورشید» دهمین اثر سینمایی مجید مجیدی است، فیلمی که در جشنواره‌فیلم‌فجر دوره گذشته و همچنین در جشنواره فیلم ونیز که شنبه‌شب به کار خود پایان داد، موردتوجه بسیار قرار گرفت. در ادامه نگاهی می‌اندازیم به موفقیت‌ها و چهره‌هایی که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.
خلاصه فیلم: شخصیت اصلی فیلم، کودک کاری است که در یک اوراقی‌لاستیک کار می‌کند و مادرش هم به خاطر مشکلات روانی در بیمارستان بستری شده‌است. او که وضع‌مالی چندان خوبی ندارد توسط یکی از هم‌محلی‌های خود از وجود یک گنج در زیرزمین مدرسه آگاه می‌شود و تصمیم می‌گیرد با دوستان خود در یک ماجراجویی تازه سراغ این گنج برود.
موضوع: کارگردان به موضوع کودکان کار پرداخته‌است.
از میان ۱۰ ساخته سینمایی مجیدی این هشتمین اثر است که کودکان و نوجوانان در آن نقش محوری را به عهده دارند.
بازیگران: علی نصیریان، جواد عزتی، طناز طباطبایی، روح‌ا… زمانی، صفر محمدی، علی غابشی، علی تقوازاده، بابک لطفی خواجه پاشا، شمیلا شیرزاد، یوسف صفری بختیاری و محمدمهدی موسوی‌فر.

 

 

نگاهی به شخصیت‌های اصلی فیلم

روح‌ا… زمانی
او نقش علی را بازی می‌کند و ستاره نوجوان فیلم است که در جشنواره ونیز هم درخشید و عنوان بهترین بازیگر نوظهور جشنواره را از آن خود کرد. او در فیلم نقش یک کودک کار را دارد، کودکی که تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا بتواند شرایط را برای بهبود و بازگشت مادرش فراهم کند.

علی نصیریان
او در جشنواره سی‌وهفتم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای بازی در «مسخره باز» همایون غنی‌زاده از آن خود کرده‌بود. هر چند اغلب بازیگران نمی‌توانند در دوره بعد از دریافت جایزه‌شان نقش خیلی خوبی را ایفا کنند، اما نصیریان با بازی کوتاه و درخشانش در خورشید از پس این کار دشوار برآمد.

جواد عزتی
نقش معلم مدرسه علی را بازی می‌کند. متعادل‌ترین و مهربان‌ترین معلم یک مدرسه فقیرنشین است و با معلمی که بچه های افغان را مسخره‌کرده هم برخورد تندی می‌کند. او می‌تواند الگوی یک معلم خوب و دلسوز برای نظام آموزشی ما باشد.

طناز طباطبایی
نقش مادر علی را بازی می‌کند. در نهایت فقر و فلاکت در بیمارستان روانی بستری است، حال خوشی ندارد و چندان هم ارتباط حسی‌خاصی با مخاطب برقرار نمی‌کند.

نگاهی به افتخارات

 

افتخارات در سی‌وهشتمین جشنواره‌فیلم‌فجر

۳ سیمرغ و یک جایزه ویژه: بهترین فیلم (مجیدی و امیر بنان)، بهترین فیلمنامه (مجید مجیدی و نیما جاویدی)، بهترین طراحی صحنه (کیوان مقدم) و جایزه ویژه هیات‌داوران برای بازیگران نوجوان فیلم
۷ نامزدی: نامزدی در بخش‌های بهترین‌کارگردانی (مجیدی)، بهترین فیلمبرداری (هومن بهمنش)، بهترین تدوین (حسن حسن‌دوست)، بهترین موسیقی متن (رامین کوشا)، بهترین صدا(حسین بشاش و محمدرضا دلپاک)، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی (ایمان کرمیان) و بهترین جلوه‌های ویژه بصری (جواد مطوری)
افتخارات در هفتاد و هفتمین‌جشنواره‌فیلم ونیز

جوایز: جایزه فانوس‌جادویی بخش جنبی جشنواره و جایزه مارچلو ماستریانی (بهترین بازیگر نوظهور جشنواره) برای روح‌ا… زمانی بازیگر نوجوان فیلم خورشید

 

 

پـــرچمــدار بچــــه‌های بـــازیگر

روح‌ا… زمانی بازیگری که با بازی در نقش علی فیلم خورشید ساخته مجید مجیدی درخشید و تحسین تماشاگران ایرانی و خارجی را به دنبال داشت، حالا با دریافت جایزه مارچلو ماسترویانی، مهم‌ترین جایزه‌جهانی را که یک بازیگر کودک و نوجوان ایرانی می‌توانست دریافت کند،
به دست آورده است.
حسین عابدینی و ترانه علیدوستی هم که به ترتیب در دومین فیلم سینمایی (باران) و اولین تجربه سینمایی (من ترانه ۱۵ سال دارم)، سیمرغ‌های بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و نقش اول زن جشنواره فیلم فجر را به دست‌آوردند، ۲۰ و ۱۸ سال داشتند.
درخشش زمانی در ونیز و پیش از آن در جشنواره فیلم فجر و البته بازی خوب و تاثیرگذار دیگر بازیگران کودک و نوجوان فیلم همچون شمیلا شیرزاد، ما را به یاد بازی‌های تماشایی و درخشش دیگر بازیگران کودک و نوجوانی می‌اندازد که در ابتدای راه تقریبا همین میزان با توجه و اقبال از سوی تماشاگران و منتقدان و جشنواره‌ها روبه‌رو بودند، اما در ادامه راه اتفاقات خوبی برایشان نیفتاد و به‌تدریج و حتی ناگهانی از گردونه شهرت و محبوبیت و دیده‌شدن خارج شدند که این حذف، تاثیر بدی بر روحیه برخی از آنها گذاشت.
تغییر چهره و از دست رفتن برخی جذابیت‌های دوران کودکی و نوجوانی، اگر در ادامه با استعداد و تقویت توان بازیگری و هدایت درست و نقش‌های خوب همراه نباشد، به حذف شدن بازیگران کودک و نوجوان منجر خواهد شد.
میرفرخ هاشمیان، یکی از مشهورترین بازیگران کودک سینما بود که با بازی در نقش «علی» بچه‌های آسمان درخشید، اما مدت‌ها دیگر خبری از او در سینما نشد
و چند سالی است مسؤولیت‌هایی را در پشت صحنه فیلم‌ها به عهده دارد و گاهی هم نقشی را عهده دار می‌شود.
عدنان عفراویان یکی از مهم‌ترین نقش‌هایی را که می‌توانست نصیب یک بازیگر کودک و نوجوان شود، در باشو غریبه کوچک بهرام بیضایی بازی کرد و چهره‌اش به یکی از شمایل‌های سینمای ایران تبدیل شد. با این حال این فیلم اولین و آخرین حضور این بازیگر در سینما بود و بعدها تصاویری از او را دیدیم که دکه باشو را در اهواز اداره می‌کرد!
بابک احمدپور، بازیگر فیلم خانه دوست کجاست؟ ساخته عباس کیارستمی هم یکی از شمایل‌های کودکان و نوجوانان در سینمای ایران بود و هست و هنوز دویدن‌هایش برای رسیدن به خانه دوست، تماشایی است. برادرش هم در فیلم، نقش همان دوست و همکلاسی را بازی می‌کرد. اگرچه احمدپور بعدا حضورهای کوتاهی هم در مشق شب و زیر درختان زیتون ـ هر دو ساخته کیارستمی ـ داشت، اما بعد از آن به کارهای دیگری مشغول شد و از سینما دور ماند. اما اخیرا در مراسم و محافل سینمایی رویت می‌شود، در مستند درخت زندگی جلوی دوربین رفت و به‌تازگی هم در یک فیلم کوتاه بازی کرده‌است.
فیلم دونده یکی از بهترین و ماندگارترین آثار امیر نادری و سینمای ایران است و حضور و بازی مجید نیرومند به نقش امیرو یکی از نقاط قوت فیلم محسوب می‌شود. جایگاه و اهمیت دونده به قدری است که یکی از تصاویر آن، تبدیل به پوستر سی و هفتمین جشنواره‌جهانی‌فیلم‌فجر شد. نیرومند بازیگر نقش امیرو که آن‌موقع در ابتدای نوجوانی قرار داشت، بعد از دونده در فیلم آب باد خاک باز هم به کارگردانی نادری بازی کرد، اما بعدها دیگر خبری از او در سینما نشد و ظاهرا در سال‌های اخیر هم به کار دیگری مشغول است و در خارج از کشور زندگی می‌کند.
حسین عابدینی هم که ذکر او در ابتدای این بخش رفت، از ۱۵ سالگی فعالیت سینمایی‌اش را با فیلم پدر مجید مجیدی آغاز کرد و بعد هم در سریال بچه‌های مدرسه همت رضا میرکریمی شناخته‌شده‌تر شد و با بازی در دومین فیلم سینمایی‌اش باران به کارگردانی مجیدی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را به خود اختصاص داد. جایزه‌ای که آن‌موقع مخالفانی هم داشت و برخی معتقد بودند نباید مهم‌ترین جایزه بازیگری سینمای ایران را به یک نابازیگر یا تازه وارد بدهند. عابدینی اگرچه بعدا در فیلم‌ها و سریال‌های دیگری بازی کرد، اما بازی خوبش در باران دیگر تکرار نشد. طبق شنیده‌ها او این روزها در یک دفتر بیمه در کرج به کار مشغول است.
ویژگی همه این بازیگران مورداشاره، درخشش آنها در فیلم‌هایی شاخص و ماندگار است. به جز اینها، بازیگران کودک و نوجوانی هم داشتیم که کماکان با فراز و نشیب‌هایی در بازیگری فعالیت می‌کنند؛ حسین سلیمانی بازیگر فیلم مهر مادری، غزل شاکری بازیگر فیلم گلنار، علی شادمان بازیگر فیلم میم مثل مادر، مهدی باقربیگی بازیگر قصه‌های مجید و فیلم‌های مرتبط با این مجموعه، علیرضا جعفری بازیگر فیلم مهمان مامان، محمدرضا شیرخانلو، ترلان پروانه، ارسلان قاسمی، نیکی نصیریان و… از جمله این بازیگران هستند.
ضمن اشاره به بازیگرانی چون امید آهنگر، شاهد احمدلو، مهران ضیغمی، سپهر آزادی، الهه و الهام علیاری (خواهران غریب)، عطیه معصومی (پرنده کوچک خوشبختی)، علیرضا رضاییان (رابطه) و…، باید از درخشش دو بازیگر کودک در سال‌های اخیر هم یاد کنیم؛ یونا تدین و نیوشا علیپور که در فیلم قصرشیرین رضا میرکریمی بازی‌هایی تاثیرگذار داشتند و تحسین شدند و حتی اسمشان در میان نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و نقش مکمل زن هم قرار گرفت.
نکته قابل اشاره دیگر، بازیگرانی هستند که در کودکی و نوجوانی جلوی دوربین رفتند و بعدها به ستاره‌های نام آشنایی تبدیل شدند؛ لیلا حاتمی و باران کوثری، شاخص‌ترین چهره‌ها در این زمینه هستند و برخلاف بسیاری از بازیگران کودک و نوجوان که معمولا عاقبت بخیر نمی‌شوند، این دو در سینما به رستگاری رسیدند. حاتمی ابتدا در هزاردستان بازی کرد و بعد هم درحالی‌که ۱۱ سال داشت در فیلم کمال‌الملک باز هم به کارگردانی علی حاتمی نقش کودکی این نقاش را بازی کرد. کوثری هم وقتی شش سال داشت در فیلم بهترین بابای دنیا ساخته داریوش فرهنگ جلوی دوربین رفت. به جز استعدادی که این دو بازیگر داشتند، قطعا نباید از نقش والدین سینمایی آنها (علی حاتمی و زهرا حاتمی/ جهانگیر کوثری و رخشان بنی اعتماد) هم در این تداوم فعالیت حرفه‌ای بی‌تفاوت گذشت.
درمجموع امیدواریم باتوجه به این سابقه و کارنامه و سرانجام بچه‌های بازیگر سینما، روح‌ا… زمانی و شمیلا شیرزاد و دیگر بازیگران کودک و نوجوان فیلم خورشید، سرنوشت خوبی در ادامه فعالیت سینمایی داشته‌باشند و سینمای ایران از این ظرفیت‌ها و استعدادهای خوب بازیگری به خوبی بهره ببرد.

 

 

زندگی شیرینِ روح‌ا…
درباره  جایزه مارچلو ماسترویانی که روح‌ا… زمانی آن را دریافت کرد

مارچلو ماسترویانی یک‌تنه، شمایل روزنامه‌نگار و کارگردان را در سینما ارتقا داد و دست‌نیافتنی کرد؛ آن چهره فتوژنیک و جذاب در «زندگی‌شیرین»، مارچلو، روزنامه‌نگار نشریات شایعه‌پرداز بود که در محافل مجلل در پی عشق و خوشبختی می‌رود و در «هشت‌ونیم» گوئیدو آنسلمی کارگردان سینماست که خاطرات کودکی و گذشته خود را به یاد می‌آورد.
بخت با ما یار بود که فدریکو فلینی، کارگردان برجسته و جهانی سینمای ایتالیا، سر راه ماسترویانی قرار گرفت و چنین نقش‌های درخشانی را به او سپرد و با این انتخاب درست به مانایی آنها مهر تایید زد.
ماسترویانی بعدها باز هم با فلینی در فیلم‌های «شهر زنان»، «جینجر و فرد» و «ماه» همکاری کرد. اما او تنها ستاره مرد فیلم‌های فلینی نبود و در برخی دیگر از فیلم‌های کارگردان‌های شاخص سینمای ایتالیا همچون میکل آنجلو آنتونیونی مثل «شب» هم درخشید. اگر تنها بخواهیم یک شمایل و ستاره برای فیلم‌های سینمای هنری و مدرن و روشنفکرانه اروپا و به‌ویژه ایتالیا در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نام ببریم، بی‌تردید باید به مارچلو ماسترویانی اشاره کنیم. او ضمن این‌که ویژگی‌های ستارگی سینمای خاص‌تر و هنری‌تر را داشت و جذابیت‌های جمالی و تشدید وجوه قهرمانانه‌اش که قد
یک‌ متر و ۷۶ سانتی‌متری او را در فیلم‌ها بلندتر نشان می‌دادند، در انواع دیگر نقش‌ها نیز مستعد بود و خودی نشان می‌داد. به‌ویژه در نقش‌های کمدی که یکی از شاخص‌ترین آنها
«طلاق به سبک ایتالیایی» ساخته پیترو جرمی است.
ماسترویانی با دریافت جوایز مهمی چون بهترین بازیگر جشنواره فیلم کن، بفتای بهترین بازیگر نقش اول و گلدن‌گلوب بهترین بازیگر، جایزه آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی بریتانیا، جایزه سزار افتخاری، جایزه دیوید دی دوناتلو و جایزه بهترین بازیگر جشنواره فیلم ونیز از پرافتخارترین بازیگران تاریخ سینمای جهان است.
این بازیگر محبوب و پرآوازه سال ۹۶ میلادی و در ۷۲سالگی درگذشت، اما همچنان فیلم‌ها و نقش‌آفرینی‌هایش در تاریخ سینما دیده می‌شود و شیفتگان سینما و بازیگری، یادگارهایش را می‌بینند. جشنواره فیلم ونیز از سال ۹۸ میلادی، به افتخار مارچلو ماسترویانی، جایزه‌ای را طراحی و به این جشنواره اضافه کرد. جایزه‌ای که برای به‌رسمیت‌شناخته‌شدن یک بازیگر نوظهور اهدا می‌شود.
نیکولو سنی، اولین بازیگری بود که سال ۱۹۹۸ این جایزه را به خود اختصاص داد. این بازیگر ایتالیایی زمانی که تنها ۱۵ سال داشت، این جایزه را دریافت کرد.
سنی ۳۷ ساله همچنان در سینمای ایتالیا فعالیت می‌کند. بعد از او ۲۳ بازیگر دیگر (در سه دوره به‌طور مشترک) جایزه مارچلو ماسترویانی را به‌دست‌آوردند که در میان آنها برخی ستاره‌های سینمای جهان و هالیوود هم به چشم می‌خورند؛ ازجمله گائل گارسیا برنال، بازیگر مکزیکی که با فیلم‌هایی چون «خاطرات موتورسیکلت» و «بابل» و «عشق سگی» شناخته می‌شود. او سال ۲۰۰۱ و همراه دیگه گو لونا برنده این جایزه شد. همچنین نام جنیفر لاورنس، ستاره هالیوودی فیلم‌هایی چون «بازی‌های گرسنگی» و «زمستان استخوان‌سوز» هم در میان برندگان این جایزه به چشم می‌خورد که
سال ۲۰۰۸ چهره نوظهور جشنواره ونیز شناخته شد. میلا کونیس، بازیگر فیلم «قوی سیاه» هم استعدادی بود که برای بازی در همین فیلم، جایزه مارچلو ماسترویانی را در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد.
احتمالا روح‌ا… زمانی فعلا شناختی از مارچلو ماسترویانی و جایگاه او در سینمای جهان ندارد و فیلمی از این بازیگر ندیده باشد و تنها از اهمیت این جایزه آگاه باشد، اما امیدواریم او ضمن شناخت این بازیگر و اشراف به سینمای ایران و جهان، در ادامه سرنوشت شیرینی همچون برخی بازیگران برنده جایزه مارچلو ماسترویانی پیدا کند و به درخشش خود در سینما ادامه دهد.

مثبت و منفی‌های تازه‌ترین ساخته مجیدی
از نگاه منتقدان ایرانی و خارجی

گرم و روشن مثل «خورشید»
منتقدان سینمایی هر‌چند اغلب اوقات نظراتی متفاوت از مخاطبان فیلم‌ها دارند، اما در یک نکته با هم اشتراکاتی هم دارند. همان‌طور که ممکن است هر فیلمی میان مردم نظرات موافق و مخالف داشته باشد، برخی خیلی دوستش داشته باشند و برخی هم نتوانند به‌هیچ‌وجه با آن کنار بیایند، منتقدان هم دچار همین رفتارها و حالات می‌شوند. یکی‌شان فیلمی را بسیار ستایش می‌کند و دیگری آن را فاقد ارزش می‌داند. خلاصه که نظرات تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند و تفاوت‌ها را تاحدی می‌توان در اظهار‌نظر منتقدان خارجی درباره حضور «خورشید»
در ونیز هم دید.

منتقدان ایرانی

شایان کرمی:
خورشید مثل آثار شناخته شده مجیدی پر از زندگی است و این را از همان دقایق ابتدایی فیلم می‌توان فهمید. شخصیت اصلی فیلم کودک کاری است که در یک اوراقی لاستیک کار می‌کند و مادرش هم به‌خاطر مشکلات روانی در بیمارستان بستری شده است. او که وضع مالی چندان خوبی ندارد توسط یکی از هم‌محلی‌های خود از وجود یک گنج در زیرزمین مدرسه آگاه می‌شود و تصمیم می‌گیرد با دوستان خود در یک ماجراجویی تازه به سراغ این گنج برود.

مرتضی کوه‌مسکن:
به هرحال خورشید را می‌توان اثر برجسته‌ای در کارنامه هنری مجیدی دانست و به‌نظر این فیلم می‌تواند با تکیه بر داستان خوبی که دارد و سبک حرفه‌ای ساخت و تولیدش به فیلم موفقی در داخل و خارج از کشور تبدیل شود.

ابراهیم عمران:
کارگردان کار‌بلد سینمای ما دست روی موضوعی گذاشت که شاید در آن جغرافیای پایین‌شهر برای خیلی‌ها ملموس و آشنا باشد ولی در پهنه دیگر شهر، لامحاله و کم هستند افرادی که بتوانند این نگاه را درک و هضم کنند. اوج کار مجیدی در باور‌پذیری کاراکترهایش است که بسیار به دل می‌نشینند و حتی نحوه کندن زمین و تونل کندن و بستن سیم برق‌شان، آن‌چنان رئال و منطقی و گیراست که گویی سال‌ها در این کار بوده‌اند یا سکانس‌هایی که در انبار لاستیک مشغول کار هستند نیز بسیار ماهرانه از عهده آن بر‌آمده‌اند که نشان از بازی گرفتن خوب کارگردان از آنها دارد.

منتقدان خارجی

پیتر دبروگ، منتقد ورایتی:
دنیای فیلم «پروژه فلوریدا» از دریچه نگاه کودکان و دنیای آنها دیده می‌شود. به گفته دبروگ، کودکان فیلم «خورشید» مجیدی دقیقا به اندازه دختران کوچک فیلم «پروژه فلوریدا» بار درام را به دوش کشیده و بیننده را سرگرم می‌کنند. این فیلم در همان ابتدا تقدیم به حدود ۱۵۲میلیون کودک کار در سراسر جهان شده که هر روز در حال نبرد برای دستیابی به حقوق خود هستند، پس تا حد زیادی به این نتیجه می‌رسیم که کارگردان در حال اعلام یک اظهارنظر سیاسی است. فضا و شخصیت‌های فیلم تا حدی یادآور «فراموش‌شدگان» لوئیس بونوئل و پرداختن به زندگی کودکان مکزیکوسیتی
در آن فیلم است.

نیکلاس باربر، منتقد ایندی‌وایر:
مشکل فیلم اما این است که در برخی از سکانس‌ها، اتفاقات به‌صورت ناگهانی تمام می‌شوند که این مساله باعث می‌شود تماشاگر به‌طور کامل متوجه نشود چه اتفاقی افتاده است. به‌نظر می‌رسد فیلم «خورشید» بیش از حد تدوین شده است.

دبورا یانگ، منتقد هالیوود‌ریپورتر:
مجید مجیدی، کارگردان ایرانی، از نظر بصری خیره‌کننده‌ترین و هیجان‌انگیزترین فیلم سینمای جهان درباره وضعیت جوانان کم‌درآمد با سطح زندگی پایین و بد‌سرپرست را ساخته است؛ فیلم «خورشید» یکی از بهترین آثار اوست.

لی‌مارشال، منتقد اسکرین‌دیلی:
مجیدی فیلم همدلانه دیگری درباره کودکان تهیدست ساخته است که نئورئالیسم بی‌تکلف قرن بیست‌ویکمی آن در دوران غریب کنونی به شکل غریبی طراوت‌بخش است. فیلمبرداری گرم و موسیقی ارکسترال باشکوه فیلم حس خوبی به مخاطب می‌دهد و می‌توان گفت مجیدی هراسی از پرداختن به مشکلات اجتماعی مانند کودکان کار، مصائب مهاجران و… ندارد.

علیــه تحـــــریم

کارگردان‌های ایرانی‌ای که امسال در هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم ونیز شرکت کرده بودند، یک‌صدا و همراه به تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه ایران اعتراض کردند؛ اتفاقی همدلانه که می‌توان آن را اتفاقی ارزشمند دانست، هر چند پیشتر هم اتفاقات مشابهی از سوی سینماگران در حضورهای بین‌المللی‌شان رخ داده بود اما این اتفاقات یکدست و همراه نبود و گاه سویه‌هایی سیاسی به خود می‌گرفت.

۴۰ سال تحریم
مجید مجیدی، کارگردان «خورشید» در نشست خبری فیلمش در جشنواره ونیز گفت: کشور ما نزدیک به ۴۰ سال است تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارد و همین الان که من با شما صحبت می‌کنم و در وضعیت کرونایی قرار داریم که یک درد مشترک جهانی است، جالب است بدانید یکی از معضلات مهم کشور ما بحث تحریم‌های دارویی است. در این شرایط سخت دارو وارد کشور ما نمی‌شود، چرا که تحت تحریم‌های آمریکا هستیم. ۴۰ سال است در این شرایط سخت ناشی از تحریم‌های غیرانسانی آمریکا، مردم ایران زندگی می‌کنند.

نتیجه تحریم‌ها بر سینما
شهرام مکری، کارگردان «جنایت بی‌دقت» که جایزه بهترین فیلمنامه بخش افق‌ها را از آن خود کرد، در این جشنواره گفت: تحریم‌های سیاسی که مانع جابه‌جایی پول
و سرمایه میان بانک‌های ایران و سایر کشورها می‌شود، محافظه‌کاری در بروکراسی اداری، عدم داد و ستد سینمایی و نبود تمایل برای تولید فیلم در سایر کشورها از سوی مدیران سینمای ایران و شرایط پیچیده حاکم بر سینمای ایران به لحاظ محتوایی، از‌جمله موانع برای ساخت فیلم‌های مشترک میان ایران و سایر کشورهاست.

  به نفع ترامپ، به ضرر جهان
احمد بهرامی، کارگردان «دشت خاموش» و برگزیده منتقدان جشنواره ونیز هم در این جشنواره گفت: این تحریم‌ها علیه ایران واقعا ناعادلانه است و فقط فشار مضاعف روی مردم می‌آورد و هیچ سودی برای کشورها و مردمان دیگر ندارد به جز ترامپ که از این تحریم‌ها استفاده می‌کند. تحریم یک مساله سیاسی است و به مردم و بیماران کشور ما ربطی ندارد اما مردم ما از تحریم و نبود دارو رنج می‌برند.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *