پنجشنبه , ۱۳ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱:۱۷ قبل از ظهر به وقت تهران

عاقبت کینه‌ جویی!

کشاورزی یک مزرعه بزرگ گندم داشت. هنگام برداشت محصول بود که شبی از شب‌ها روباهی به دنبال شکار وارد گندم‌زار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد. خسارت زیاد نبود ولی صبح که کشاورز آن صحنه را دید، کینه روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد.

عاقبت کینه‌ جویی!

با خود فکر کرد باید به بدترین نحو بلایی سر روباه بیاورد تا او و بقیه حیوانات آن منطقه حساب کار دست‌شان بیاید. برای همین مقداری پوشال را به نفت آغشته کرد، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه هراسان و شعله‌ور در مزرعه به این طرف و آن طرف می‌دوید تا خودش را نجات بدهد و کشاورز کینه‌جو هم به دنبالش در این تعقیب و گریز بود تا جلوی خسارت بیشتر را بگیرد ولی گندمزار به خاکستر تبدیل شد.
وقتی کینه به دل گرفته و در پی جبران آن هستیم، باید بدانیم آتش این کینه دامن خودمان را هم خواهد گرفت. بهتر نیست گناه کوچک دیگران را ببخشیم و بگذریم تا دچار خسارت بزرگ‌تری نشویم؟

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *