جمعه , ۷ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۲۷ قبل از ظهر به وقت تهران

منتخب

قصه خواستگار نادم!

خانواده همسرم در روزهای خواستگاری به من گفتند که دخترمان به نوعی بیماری مبتلاست که گاهی مردمک چشمانش بالا می رود و باید دارو مصرف کند. من هم بعد از …

ادامه مطلب »

فراتر از توهم!

سرگذشت مادر عاصی و دختر سرکش!

از روزی که همسرم با دختر دیگری ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت، من به سختی دو دخترم را بزرگ کردم که یکی از آن ها در خارج …

ادامه مطلب »

بازی با سرنوشت!

دو فرزند خردسالم در حالی چشم به راه پدرشان هستند که من بعد از مرگ همسرم به حرف های شیرین مردی خوش گذران و دروغگو دل بستم و با او …

ادامه مطلب »

فرار در توهم!

من در سرقت خودرو هیچ نقشی نداشتم و هنوز مدت زیادی نبود که به عقد موقت راننده پراید در آمده بودم و قرار بود به طور رسمی با هم ازدواج …

ادامه مطلب »

دام شیطان پرستی!

نقشه شیطانی دكتر قلابی برای دختر مقیم سوئد

اگرچه به دلیل اشتباه بزرگی که کردم آبرویم بر باد رفت و اعتبارم را نزد خانواده ام از دست دادم ولی خوشحالم که پدرم متوجه ماجرا شد و مرا از …

ادامه مطلب »

دزدی برای خودنمایی!

رفتارهای پسر ۱۵ساله ام به حدی غیرقابل تحمل و نگران کننده شده است که دیگر برای جلب نظر دوستانش نه تنها بنگ و سیگار می‌کشد بلکه با سرقت هایش امان …

ادامه مطلب »

عاشقی با طعم خون!

سرگذشت مادر عاصی و دختر سرکش!

وقتی با پیکر نیمه جان پسرم روبه رو شدم دنیا دور سرم چرخید در حالی که سینی چای را روی زمین انداختم با داد و فریاد از همسایه ها کمک …

ادامه مطلب »

دزد ناجوانمرد!

ماجرای دزد رفیق باز!

وقتی از خانه مادرم به منزل بازگشتم دنیا روی سرم خراب شد. از آن چه می دیدم وحشت زده به سرم کوبیدم و در گوشه ای نشستم تا به حال …

ادامه مطلب »