سه شنبه , ۲۹ ام اسفند ماه سال ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۹ قبل از ظهر به وقت تهران

ماجرای فرار از چنگ «الیت»!

هیچ گاه قصد مزاحمت یا ممانعت از حق برای دیگران را نداشتم. اصلا روحیه من با تعرض به حقوق دیگران سازگار نیست. آن روز برای آن که از چنگ «الیت» فرار کنم، خودروام را ندانسته مقابل پل پارکینگ همسایه پارک کردم و …

ماجرای فرار از چنگ «الیت»!

جوان ۳۵ساله ای که در پی شکایت یک مرد بازنشسته به کلانتری آبکوه مشهد احضار شده بود، درحالی که مودبانه از مرد میان سال عذرخواهی می کرد، درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: من یکی از کسبه بولوار فردوسی هستم و مجبورم خودروام را در نزدیکی فروشگاهم پارک کنم اما هر بار با مبالغ زیادی رو به رو می شدم که شرکت «الیت» به خاطر پارک در حاشیه خیابان از شارژ خودرو کم می کرد. اگر هم این مبالغ را نمی پرداختم با جریمه سنگین پلیس رو به رو می شدم. به همین دلیل تلاش می کردم خودروام را در کوچه های اطراف که هنوز به تسخیر الیت در نیامده اند، پارک کنم. آن روز هم برای فرار از چنگ «الیت» به ناچار وارد کوچه های اطراف شدم و به دنبال جای پارک می گشتم چرا که خودروهای دیگری در حاشیه کوچه ها توقف کرده بودند و جای پارک در آن نزدیکی نبود. در همین هنگام ناگهان چشمم به فاصله باز بین دو خودرو افتاد و بی درنگ خودروام را در همان مکان پارک کردم و خوشحال از این که بالاخره جای پارک گیر آورده ام، به مغازه ام رفتم. حدود دو ساعت از این ماجرا گذشته بود که اپراتور پلیس ۱۱۰ با من تماس گرفت و با اعلام شماره خودروام از من خواست تا آن را از مقابل پل پارکینگ همسایه بردارم. من هم بلافاصله به محل رفتم و تازه فهمیدم که خودرو را مقابل پارکینگ یک منزل گذاشته ام. آن روز خودروام را به خاطر هزینه های بالای الیت مانند خیلی از شهروندان و کسبه به کوچه دیگری انتقال دادم ولی این پایان ماجرا نبود. چند روز بعد با احضاریه ایجاد مزاحمت و ممانعت از حق رو به رو شدم که مالک منزل از من شکایت کرده بود. وقتی به کلانتری آمدم مالک منزل مدعی شد که آن روز اعضای خانواده اش قصد سفر داشتند و باید هرچه زودتر آن ها را به فرودگاه می رسانده اما وقتی قصد داشته خودرواش را از پارکینگ بیرون بیاورد، با یک خودرو مقابل پل رو به رو شده و با شرمندگی زنگ منزل خیلی از همسایگان را به صدا در آورده اما نتوانسته مالک آن را پیدا کند، به ناچار خانواده اش را با تاکسی تلفنی به فرودگاه فرستاده و با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته است. اگرچه این کار هر روز فروشندگان و مغازه داران است اما من علاوه بر صدمات روحی، دچار خسارت های مادی هم شده ام و … شایان ذکر است، در نهایت این پرونده با پرداخت خسارت ۵۰۰هزار تومانی به شاکی پرونده به رضایت انجامید.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *