علیرضا خمسه متولد ۹ ام بهمن ماه سال ۱۳۳۱ در تهران بوده و فارغالتحصیل رشته روانشناسی از دانشگاه شهید بهشتی است.
ازدواج اول علیرضا خمسه که منجر به طلاق شد
علیرضا خمسه : من دوبار ازدواج کردم، اولی سال ۶۲ بود که به جدایی انجامی حاصل اش پسری بود به نام احمدرضا، دومین ازدواج سال ۷۲ بود با مروارید پورشفیقی که خدا را شکر الان ۲۴ سال است که با موفقیت ادامه داشته و حاصل اش هم دو دختر به نام های درسا و گلسا بوده است.
نحوی آشنایی و ازدواج دوم
مروارید پورشفیقی : ما همسایه بودیم. پدرم با او دوست بود. چون پدرم خلبان است خمسه هم به عنوان یک فرد شناخته شده خیلی وقتها با پدرم برخورد داشت. زمانی که ما با هم آشنا شدیم، مادرم هم در جریان بود. وقتی خمسه از من خواستگاری کرد، پدرم کاملا مخالف بود.
اما در حال حاضر یکی از دوستهای خوب خمسه است و ارتباط خوبی با هم دارند.
مروارید شفیقی همسر دوم علیرضا خمسه
مروارید شفیقی از گریمور های سینما و تلویزیون بود که بخاطر تربیت بچه ها قید کار را زد و میگوید هیچ وقت پشیمان نمی شود.
فرزندان علیرضا خمسه چیکار می کنند؟
علیرضا خمسه : پسرم احمدرضا الان ایران زندگی نمیکند، با مادرش از ایران مهاجرت کرده و ساکن اسپانیاست،دختر بزرگم درسا سال چهارم دانشگاه است و در رشته سخت افزار کامپیوتر تحصیل می کند. دختر کوچکم گلسا هم سال پنجم دبستان است
زندگینامه علیرضا خمسه
وی در سال ۱۳۵۷ به فرانسه رفت و یک سال و نیم در مدرسه ون سن، آتلیه اگوستوبوال و آتلیه سیته یونیورسیته پاریس، دورههای مربوط به پانتومیم، حرکات بدنی و بازیگری را فراگرفت.
در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت و در سال ۱۳۶۰ برای اولین بار مقابل دوربین سینما رفت و در فیلم مرگ یزدگرد بازی کرد.
نوع خطوط چهره خمسه و تسلط او بر حرکات صورت (میمیک) و نرمیای که در حرکات بدنش وجود دارد، از همان ابتدای ورود او به حیطه بازیگری، توجه کارگردانهای کمدیساز را به خود جلب کرد و بعد از فیلم جدی مرگ یزدگرد برنامهسازان تلویزیون سراغ او رفتند و در برنامههایی مانند «نوروزنامه»، «هوشی و موشی»، «بورزید و بخندید»، «حواستو جمع کن» و «نگاه سوم» به اجرای قطعات نمایشی طنز پرداخت.
در سال ۱۳۶۷، خمسه در فیلم روز باشکوه ساخته کیانوش عیاری در کنار «علی نصیریان» «ایرج طهماسب» و «گوهر خیراندیش» بازی کرد.
هرچند این فیلم از سوی تماشاگران با اقبال خوبی روبهرو شد، اما بازی در مجموعه تلویزیونی «هوشیار و بیدار» که سال ۱۳۶۷ از تلویزیون پخش شد، خمسه را بین مخاطبان کوچک و بزرگ به شهرت رساند. در همان سال که کیومرث پوراحمد فیلم خوب لنگرگاه را ساخت، خمسه در نقشی متفاوت در آن ظاهر شد.
او در این فیلم، نقش «حمزه» را بازی میکرد که در مسافرخانهای در شهر بندرعباس کار میکرد و پناهگاه دو نوجوانی شده بود که از تهران گریخته و به بندرعباس رفته بودند.
در سال ۱۳۶۹ با بازی در فیلم آپارتمان شماره ۱۳ به کارگردانی یدالله صمدی در کنار زنده یاد «جمشید اسماعیلخانی» پرداخت. در این فیلم، خمسه صاحب آپارتمانی در تهران بود که برای فروش آن از کرمان به تهران آمد. او با بیان خوب لهجه کرمانی و بازی روان خود توانست جایزه بهترین بازی را از جشنواره بینالمللی فیلم پیونگیانگ کره شمالی در سال ۱۹۹۲ ازآن خود کند. این فیلم در جشنواره نامزد ۷ سیمرغ بود و برنده ۲ سیمرغ نیز شد.
در سال ۱۳۷۲ «ابوالحسن داوودی» فیلم من زمین را دوست دارم را ساخت. در این فیلم، خمسه نقش مردی فضایی را با گریمی متفاوت بازی کرد. بازی خوب خمسه و تروکاژهای تصویری این فیلم من زمین را دوست دارم را با اقبال خوبی از سوی تماشاگران روبهرو کرد.
در همین سال حسن هدایت فیلم چشم شیطان را با ژانری حادثهای و متفاوت از دیگری کارهای خمسه، مقابل دوربین برد و نقش اول آن را به خمسه داد. در این فیلم، بازی پرتنش و فعال، او را کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال ۱۳۷۲ و دوازدهمین جشنواره فیلم فجر کرد.
چشم شیطان از این دوره جشنواره نامزد دریافت ۵ سیمرغ و برنده ۳ سیمرغ شد. در همان سال، خمسه مجموعه بشین، پاشو، بخند را برای گروه کودک و نوجوان شبکه دو کارگردانی کرد و در سال ۱۳۷۸ در مجموعه تلویزیونی «میگی نه؟ نگاه کن!» حضور یافت.
در سال ۱۳۸۷ خمسه در فیلم «بیست» به ایفای نقش پرداخت و بهخاطر بازی در این فیلم موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد مکمل از بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
علیرضا خمسه در مجموعه پایتخت ۱، پایتخت ۲، پایتخت ۳، پایتخت ۴ و پایتخت ۵ نقشی متفاوت را در نقش «بابا پنجعلی (پدر نقی معمولی)» ایفا کرد که مورد استقبال فراوان مخاطبان قرار گرفت.