جمعه , ۷ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۱۴ قبل از ظهر به وقت تهران

هدیه تهرانی چگونه ستاره شد و ستاره ماند!

در کنار توانایی‌های انکارناپذیرش، رسیدن هدیه تهرانی به جایگاه یکی از مهم‌ترین ستارگان سینمای پس از انقلاب، مدیون ظهور در زمان مناسب نیز بود. شاید از بخت خوب تهرانی بود که با «سلطان» (مسعود کیمیایی) به سینمای ایران معرفی شد و نه «روز واقعه» – که گزینه بازی در آن فیلم هم بود. نمایش «سلطان» در سال ۷۶ – درست همان سالی که، پس از واقعه دوم خرداد، امید به بهبود شرایط سیاسی و اجتماعی ایجاد شده بود – مقدمه شکل‌گیری چهره‌ای جدیدی از زنان بود که هدیه تهرانی، مهم‌ترین نماینده‌اش به‌شمار می‌رفت. با عبور از سال‌هایی که نگاه رسمی به‌دنبال نمایش تصویری خانه‌دار و مطیع از زنان بود که قواعد دنیای مردسالار را می‌پذیرفتند، حالا نوبت به زنانی رسیده بود که سعی می‌کردند مسیر متفاوتی بروند.

تهرانی، هر وقت اراده می‌کرد، می‌توانست احساسات‌اش را پنهان کرده و قدرتمندتر و مسلط‌تر از کاراکتر مرد روبه‌رویش به‌نظر برسد. برای همین بود که وقتی بغض تهرانی در «شوکران» (بهروز افخمی) شکست یا زمانی که در اواسط دهه ۸۰، پس از چند سال کم‌کاری، با چهره‌ای چین‌خورده در نقش زنی عصبی و شکاک با رفتارهایی برون‌گرایانه در «چهارشنبه‌سوری» (اصغر فرهادی) ظاهر شد و این‌جا هم در سکانسی به‌خاطر ناتوانی‌اش در حل مشکل به‌وجود آمده گریست، تماشاگرانی که پیشینه حضور تهرانی را روی پرده سینما در خاطر داشتند، بیش از بقیه تکان خوردند و مشخص شد تهرانی نه‌تنها توان نمایش تصویری نوین از زنان ایرانی، که همچنین شجاعت شکستن آن تصویر را هم دارد.

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم از ابتدای دهه ۷۰ تا به امروز، هیچ بازیگر زنی در سینمای ایران در هیچ مقطعی به تأثیرگذاری تهرانیِ نیمه دوم دهه هفتاد نرسیده است. اما ظاهراً تهرانی به این راضی نبود که ستاره سینمای جریان اصلی لقب بگیرد. پس به‌تدریج مسیرش را تغییر داد و سعی کرد نشان دهد که فقط ستاره‌ای برای فروش نیست. در مسیر تازه، تهرانی همکاری با چهره‌های مطرحی چون فرمان‌آرا و تقوایی را به کارنامه‌اش اضافه کرد و در گذار زمان نشان داد ابایی از همکاری با فیلمسازان تازه‌کار هم ندارد.

اما اصل قضیه این است که هدیه تهرانی یک «ستاره سینما» باقی ماند. حتی در دورانی که او بیشتر با فعالیت‌های غیرسینمایی‌اش به یاد آورده می‌شد تا بازی‌هایی درخشان در سینما. اما نکته کلیدی را می‌توان این‌جا یافت که وقتی همایون غنی‌زاده برای «مسخره‌باز» به‌دنبال تجسمی باورپذیر از مفهوم زیبایی کلاسیک سینمایی می‌گشت، گزینه‌ای بهتر از هدیه تهرانی پیدا نکرد و تهرانی، بدون این‌که نیاز به «اکت» خاصی داشته باشد، توانست آن شخصیت را باورپذیر از کار در بیاورد. این، همان تصویر قدرتمند کلاسیک از یک «ستاره» است که در سینمای این سال‌های ایران بسیار کمیاب شده است

 

یادداشتی از آریا قریشی / سینما دیلی

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *