بیست و دومین قسمت از برنامه ماه عسل، با اجرای احسان علیخانی میهمان برادرانی بودند که در ویژه برنامه روز مادر سال قبل از آرزوی پیدا کردن مادرشان گفته بودند.که بعد از این برنامه مادرشان موفق به پیدا کردن فرزندانشان میشود.
یک شب بچه مان را فروخت
مادر پوریا و خشایار امروز مهمان ماست تا از روایت روزهای سخت بعد از یک تصمیم اشتباه و ازدواج غلطش بگوید
مادر پوریا: وقتی ازدواج کردم تا پنج ماه همه چیز خوب بود اما یک فعله همه چیز بهم خورد فهمیدم معتاد است و مشکل دارد و …. یک بار هم پیش اومد کن همسر سابق من یه شب پوریا یکی أز بچه هامو میفروشه به خانواده ای که بچه نداشتن. بچه رو پس گرفتم اما …..
بچه ها رو از ترس باباشون دادم بهزیستی
مادر پوریا و خشایار امروز مهمان ماست تا از روایت روزهای سخت یک تصمیم اشتباه و ازدواج غلطش بگوید
مادر پوریا: وقتی همه این اتفاق ها رو دیدم نمیدونستم باید چیکار میکردم میخواستم بچه ها رو به پدربزرگشون بدم که اون قبول نکرد، نه کار داشتم نه پول برای اینکه اونا را از باباشون نجات بدم بودنشون بهزیستی و تحویل دادم….
زندانیان باسابقه در کمپین ماه عسل آزاد نمی شوند
دکتر جهانگیر در آیتمی که از سازمان زندان ها پخش شد درباره کمپین ماه عسل گفت: زندانیانی آزاد شدند که فقط یکبار مرتکب جرم شده اند و با مجرمانی که کلاهبردار حرفه ای هستند به شدت برخورد میکنیم و محکومیتشان روال عادی خودش را دارد و جزو آزادی زندانیان این کمپین قرار نمیگیرند!
سه ستاره باعث شد بچه هایم را پیدا کنم
مادر خشایار و پوریا از لحظه ای که بعد از ١٧ سال بچه هایش را در سه ستاره میبیند میگوید:
وقتی سه ستاره رو دیدم فهمیدم این پسران من هستن و همون فرداش باهاشون تماس گرفتم و حالا خیلی خوشحال هستم که از طریق برنامه شما پیداشون کردم. اما خودم رو سرزنش میکنم، حماقت بزرگی کردم….
جای اون نبودم و فقط شنیدم و درکش کردم.
خشایار و پوریا وقتی وارد صحنه ماه عسل میشوند از مادرشان دفاع میکنند و میگویند او را برای تمام این سالها دوری سعی میکنند درک کنند.
پوریا: وقتی بعد از برنامه تماس گرفت صداش برایم آشنا بود انگار توی ذهنم اون صدا رو شنیدم. اون صدایِِ پشت خط گفت من مادرتم گفتم تا الان کجا بودی و گفت باید همدیگرو ببینیم. قرار گذاشتیم و مادرم رو در تهران دیدم…. وقتی دیدمش فقط گریه میکرد جای اون نبودم و فقط شنیدم و درکش کردم.
خشایار: من و پوریا کل سالها همدیگرو داشتیم اما مادرم چی؟ اون تمام این سالها تنها بود.
میهمانان قسمت بیست و دوم ماه عسل برادرانی بودند که در ویژه برنامه روز مادر سال قبل از آرزوی پیدا کردن مادرشان گفته بودند.که بعد از این برنامه مادرشان موفق به پیدا کردن فرزندانشان میشود.همچنین در پایان این قسمت احسان علیخانی از خانه دار شدن این خانواده توسط یک موسسه خیریه خبر داد.
برنامه امشب ماه عسل به حضور یک خانم روی آنتن رفت که در این برنامه ضمن تعریف کردن اتفاقهایی که در زندگی پرفراز و نشیبش رخ داده به تمامی رویدادهای زندگی خود از جمله سپردن فرزندانش به بهزیستی اشاره کرد.
این خانم همچنین به این موضوع اشاره کرد که در سال ۱۳۶۹ زمانی که مادر همسرش او را میبیند و برای ازدواج با پسرش انتخاب میکند تصمیم به ازدواج میگیرد و این ازدواج در ۵ ماه اول با خوبی و خوشی سپری میشود.
مهمان امشب ماه عسل همچنین به این نکته اشاره کرد که پس از گذشت ۵ ماه متوجه اعتیاد همسرش شد اما نمیتوانست در آن زمان جدا شود و به همین دلیل زندگی مشترکش با او را ادامه داد تا این که حاصل این زندگی ۳ فرزند شد.
این خانم همچنین گفت: با گذشت زمان متوجه شدم که مشکل همسر من تنها اعتیاد نیست بلکه او اخلاق و رفتارهای بسیار بدی هم داشت که یکی از آنها فروختن بچهها به هنگام نیاز داشتن به مواد مخدر بود و هیچ وقت فراموش نمیکنم که پسرم پوریا تنها یک سال داشت که پدرش او را ۵۰۰ هزار تومان به یک خانواده فروخت و من با کمک پدر خودم و با اعتماد کردن آن خانواده توانستم پول آنها را بازگردانم و فرزندم را پیش خود بیاورم.
این خانم در ادامه صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که وقتی پدر بچهها به زندان افتاد بهصورت غیابی از او جدا شد و در آن وضعیت به دلیل شرایط بسیار بدی که با آن روبرو بود تصمیم گرفت بچهها را برای نگه داری به بهزیستی بسپارد چرا علاوه بر نداشتن مسکن و اوضاع مالی مناسب برای نگه داری از بچهها امنیت آنها نیز به دلیل وجود پدرشان تأمین نمیشد.
در ادامه ماه عسل این خانم ضمن اشاره کردن به تمام حوادث تلخی که در این مدت برایش رخ داد و حس و حالی که از دوری بچههایش تجربه میکرد در نهایت به این جا رسید که در شب عید و در ویژه برنامه سه ستاره احسان علیخانی که به مناسبت روز مادر پخش میشد دو پسر را دید که از بهزیستی آمده بودند.
با توضیحات مهمان ماه عسل مشخص شد که او در همان زمان یکی از این پسرها را که پوریا نام داشت بهخوبی شناخت و از فردای آن روز و با مشورت کردن با مادرش به تهران آمد و در جستجوی فرزندانش اقدام کرد.
این خانم پس از تلاش و پیدا کردن شماره پسرش پوریا با او تماس میگیرد و اعلام میکند که من مادرت هستم اما پسرش این موضوع را در ابتدا نمیپذیرد و میگوید اگر مادرم هستی در این همه سال کجا بودی؟!
در ادامه خشایار و پوریا پسران مهمان امشب ماه عسل به دیدار خود با مادرشان اشاره کردند و این که باوجود همه سختیهایی که در ۱۷ سال دوری از او تحمل کردهاند شاید بتوانند اندازهای هر چند اندک دلیل این اتفاق را که شرایط نامناسب مادرشان بوده، درک کنند.
گزارش از بهاره کنجکاوفرد – خبرگزاری میزان