کیومرث پوراحمد بعد از انتخابات جنجالی شورای صنفی نمایش نوشت: خطاب به مدیرکل محترم اداره نظارت و ارزشیابی، سال هشتادوچهار، شخصی پشت همین میزی که شما نشستهاید نشسته بود که خیـلی اُلدُورم بُلدُورم میکرد و به خیـال خـودش خیلی خیلی بود و خیال میکرد بر همه کائنات آقایی میکند. (خدای نکرده منظورم شما نیستید. آن آقا اینجوری بود).
ایشان مدتی کوتاه بعد از حضورش پشت میز مدیرکلی رفت که رفت، اصلا محو شد. فکر نمیکنم هیچ یک از اهالی سینما بداند او الان کجاست و به چه شغل و حرفهای مشغول است. همیشه هم همین جور بوده. مدیران اندک زمانی پشت میزی هستند و بعد نیستند.اما فیلمسازانی که فیلمهای ماندگار ساختهاند تا همیشه زندهاند حتی اگر در قید حیات نباشند.
شما فکر کنید بیلی وایلدر، عباس کیارستمی، آیزنشتاین. هاوارد هاکز، علی حاتمی، اینگمار برگمن، سهراب شهید ثالث، هیچکاک ، مرتضی آوینی و… هر یک سالهاست که میان ما نیستند، اما با آثارشان همچنان زندهاند.
شاعرترین شاعر ایران احمد شاملو که به اندازه سه تا آدم برای فرهنگ ایران زمین کار کرده است (سرودن شعر، ترجمه، کتاب کوچه، سردبیری نشریههای فرهنگی و شعرخوانی) میگوید: (نقل به مضمون) “ابداً مهم نیست که من چند تا شعر گفتهام و چه شعرهایی یا چه کارهای دیگری کردهام، مهم این است که چقدر آدم بوده ام …”
بنابراین میخواستم جسارتا به مدیر کل محترم نظارت و ارزشیابی عرض کنم که ماندن نام نیک قاعدتا مهمتر است از اینکه الان چه میکنید یا نمیکنید.
قضایای انتخابات شورای صنفی را از طریق دوستانِ سینمایی و سایتهای صنفی که اخبارش برایم ارسال میشود آگاه شدم.نکته دوم که میخواستم بگویم این است که بیکم و کاست و بدون تردید از مواضع کانون کارگردانان دفاع میکنم. والسلام.