در اولین روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر امسال، پژمان جمشیدی فوتبالیست سابق با سوالی ناباورانه از سوی یکی از خبرنگاران مواجه شد. در این کنفرانس از این بازیگر پرسیده شد :در فوتبال که به جایی نرسیدید، فکر نمی کنید راه های بهتری برای دیده شدن غیر از سینما هست؟ فارغ از اینکه پژمان جمشیدی هنگام بازی در میادین فوتبال در بهترین سطح لیگ بازی کرده و در زمینه بازیگری هم با تکیه بر استعداد و توانایی خود در این چند سال ماندگار شده، میخواهیم به پاسخ او به این انتقاد تند و تصمیم ناگهانیاش برای خداحافظی از فضایمجازی از منظر روانشناسی نگاهی بیندازیم.
دامنه استعدادهای هر شخص متفاوت است
باید بپذیریم فضای سینما و تلویزیون بیرحم تر از آن است که تنها با تکیه بر شانس در این حد بتوان پرکار و پول ساز مثل پژمان جمشیدی باقی ماند. ضمن این که هیچ قانونی وجود ندارد که هر شخص فقط در یک حیطه موفق باشد بلکه دامنه استعدادهای هر شخص متفاوت است و ممکن است شخصی در چندین حرفه درخشان ظاهر شود. پس تا این حد جسارت و رک گویی در یک فضای رسمی از سمت یک خبرنگار چندان جالب به نظر نمیرسد.
وقتی شکننده میشویم
در این بین، واکنش جمشیدی به سوال این خبرنگار در نوع خود جالب است. پژمان در جواب این خبرنگار به صراحت گفت: «نه زندگی برای من اینقدر مهم است؛ نه فوتبال و نه بازیگری…» معمولا انسان ها در پی از دست دادن یکی از عزیزان و بستگان نزدیک به فلسفه و دیدگاه جدیدتری از زندگی می رسند و مانند گذشته به زندگی مادی نمی چسبند. این اتفاق یعنی اعلام خداحافظی از فضایمجازی بعد از فوت مادر پژمان جمشیدی هم برای وی رخ داد. حتی آن زمان او گفت که در پی ترک ایران و بازگشت به سوی خانواده خود است و از این طریق خداحافظی خود را اعلام کرد. اما بعد از مدتی به حضور در فضای مجازی هر چند به صورت محدود ادامه داد. ظاهرا این بار هم به دلیل تحت فشار قرار گرفتن از سوی یک خبرنگار، دلخوریهای گذشته سر باز کرده و وی تصمیم به خداحافظی از فضایمجازی گرفته است. البته به نظر می رسد فوت مهرداد میناوند و علی انصاریان در روزهای گذشته او را شکنندهتر از قبل کرده است.
جمشیدی میتوانست جواب بهتری بدهد
در باره این که پاسخ پژمان جمشیدی به این سوال و واکنش وی خوب بوده است یا نه؟ به نظر میرسد با این سوال غافلگیر شده و در این فرصت کم نتوانسته جواب بهتری بدهد. شاید بهتر بود موفقیت خود را در این حرفه، به رضایت مردمی و تاثیر کمِ شانس در ماندگاری در این حرفه ارتباط میداد. اما همانطور که پیشتر اشاره کردیم عجله و تاثیر اتفاقات تلخ اخیر در ارائه چنین پاسخی موثر بوده است وگرنه بعید است هدف این بازیگر، نشان دهنده بیعلاقگی یا بی ارزش دانستن زندگی یا حرفه خود باشد.
زود از میدان به در نشویم
اما در باره اقدام به خداحافظی از فضایمجازی آن هم برای بار دوم باید به تصمیم پژمان جمشیدی احترام گذاشت. گاهی اوقات دنیای حرفهای آن قدر بیرحم میشود یا هجمهها علیه افراد به قدری قوت میگیرد که ترجیح میدهند اندکی از این فضا فاصله بگیرند تا آرامش خود را حفظ کنند. اما از طرف دیگر توقع میرود بازیگری مانند پژمان جمشیدی طی این سالها به قدر کافی تجربهمند شده باشد تا چنین انتقادهایی او را از میدان به در و دلسرد نکند. بهتر بود این بازیگر اندکی صبوری میکرد و به جای دوری از این فضا منتظر واکنش های مردمی میماند. زیرا نه تنها بسیاری از مردم از بازی پژمان لذت میبرند و طرفدار او هستند بلکه بسیاری از همکاران هنرمند او هم به طرق مختلف از او حمایت کردند که در نوع خود بسیار ارزشمند محسوب میشود.
عزت و احترام را هنگام زنده بودن به دیگران عطا کنیم
در پایان لازم است به نکته مهمی اشاره کنیم، اگر به واسطه شغل مان تریبونی به ما داده شده است و میتوانیم سوالات خود را از فردی بپرسیم، قدر این تریبون را بدانیم و با سوالات نسنجیده باعث آزرده خاطر شدن افراد نشویم. در این روزهای سخت و تلخ که مرگ به همه ما خیلی نزدیک است، بهتر است قدر یکدیگر را هنگام زنده بودن بدانیم و بزرگداشت و عزت و احترام را هنگام حیات به انسانها عطا کنیم.