جمعه , ۷ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۵۱ قبل از ظهر به وقت تهران

گلزار! چرا کار رو به اینجا رسوندی؟!

مجله انلاین دوستان : دفتر روزنامه یا مجله مکان‌هایی هستند که مردم زیادی به آنجا تلفن می‌کنند تا شماره تلفن بازیگران محبوب خود را از خبرنگاران بخش سینمایی یا تلویزیونی بگیرند.باید در این مکان‌ها کار کرده باشی تا بی واسطه متوجه شویی که دختر یا پسر جوانی برای گرفتن شماره تلفن بازیگر محبوب خود چه دروغ‌هایی که نمی‌بافد( البته این موضوع در میان دختران بیشتر از پسران رایج است و پسرها معمولا کمتر عاشق بازیگران زن می‌شوند و اگر هم بشوند معمولا از راه‌های دیگری شماره تلفن آنها را پیدا می‌کنند)!

گلزار! چرا کار رو به اینجا رسوندی؟!
محمد رضا گلزار! چرا کار رو به اینجا رسوندی؟!


همین چند وقت پیش بود که خانم جوانی به دفتر نشریه  تلفن کرد و گفت:« دخترم سرطان داره و دکترها گفتن به زودی می‌میره، تنها آرزوی دخترم اینه که محمدرضا گلزار را از نزدیک ببینه! تو را خدا شماره تلفن‌اشو به من بدید تا باهاش تماس بگیرم!» 

لحن صدا و نوع بیان ، کاملا مشخص بود که خانمی که تماس گرفته دختر جوانی است که دلش می‌خواهد با گلزار صحبت کند.یکی از به اصطلاح کُشته،‌مردهای این بازیگر است که به نظر خیلی از خانم‌ها خوش چهره است و ارزش این را دارد که عاشق‌اش شوی.

در تمام دنیا بازیگران مطرح طرفداران زیادی دارند.طرفدارانی که برای دیدن فیلم‌های آنها سر و دست می‌شکنند و یا برای گرفتن یک امضا و یا عکس یادگاری جنجال به پا می‌کنند.اما برای بازیگران مطرح! برای آنهایی که در کنار چهره مناسب و زیبا نقش‌ها و بازی‌هایی را به نمایش می‌گذارند که تحسین همگان را برمی‌انگیزد و با همان نقش‌ها و بازی‌ها هم هست که در سراسر دنیا شناخته می‌شوند و پوستر آنها به دیوار‌ اتاق‌های شخصی و یا فروشگاه‌ها و … می‌نشیند.


اما در کشور ما معادله یک جور دیگر است.بازیگر بخصوص بازیگران مرد اگر فقط خوش چهره باشند، طرفداران زیادی پیدا می‌کنند.طرفدارانی که برای نزدیک شدن به آنها هزار راه را امتحان می‌کنند.

یکی از همین بازیگران محمدرضا گلزار است که مدتی بود در دنیای بازیگری غایب بود و حالا با انتشار ترانه «کار رو به اینجا رسوندی» در فضای مجازی و اینترنت دوباره نام‌اش بر سر زبان‌ها افتاده است و دختران زیادی دوباره فیل‌اشان یاد هندوستان کرده و طالب شماره تلفن او شده‌اند.هر چند شنیده‌ها حاکی است که گلزار چند سالی است که مقیم دوبی شده و آنهایی که خیلی پیگیر زندگی و کار و بار او هستند، عکس‌های او را در کنار سواحل دوبی و یا بازارهای این کشور در فضای مجازی منتشر می‌کنند.

گلزار در داخل ایران بخصوص زمانی که در فیلم‌های سینمایی بازی می‌کرد، طرفدار زیاد داشت.او قبل از این که بازیگر شود با گروه آریان همکاری می‌کرد و برای آنها گیتار می‌زد.

بعد از طریق هدیه تهرانی وارد سینما شد و قرار شد که بازیگر شود.بهترین و متفاوت‌ترین نقشی که تاکنون بازی کرده ، نقشی است که در فیلم بوتیک به عهده گرفت.

بعد از این فیلم با مهناز افشار زوجی را تشکیل دادند که اصل فیلم‌های پرفروش را شکل می‌دادند.فیلم‌هایی مانند کلاغ‌پرو آتش بس. 

او در فیلم‌های کمدی مانند کما با امین حیایی هم بازی شد که این فیلم‌ها هم پرفروش شدند.
هم‌بازی شدن گلزار با هدیه تهرانی و مهناز افشار برای هر سه نفر آنها حاشیه‌هایی را به وجود آورد.تهرانی که گلزار را به دنیای بازیگری وارد کرد، چندین سال قبل برای حضور او در یک فیلم از تهیه‌کننده‌ای پرکار، مبلغ بیست میلیون تومان درخواست کرد که آن تهیه‌کننده هم کار را به مطبوعات کشاند و برای هر دو بازیگر حاشیه‌هایی را به وجود آورد.اما زمانی که گلزار با افشار هم‌بازی شد، تهرانی برای همیشه او را فراموش کرد.

حاشیه‌های به وجود آمده برای افشار و گلزار آنقدر زیاد شد که گلزار تصمیم گرفت در فیلم توفیق اجباری به آنها پاسخ بدهد.او در این فیلم که بنا به شنیده‌ها، پول تهیه‌اش را خودش داده به همه اعلام کرد که با مهناز افشار فقط دوست است و بین آنها هیچ چیز دیگری وجود ندارد.


مهناز افشار هم بعد از این‌که راه و روش بازیگری خود را تغییر داد و بازی در فیلم‌های خاص و خوب را پذیرفت از گلزار فاصله گرفت و راهش را از او جدا کرد.

محمدرضا گلزار در حالی ترانه «کار رو به اینجا رسوندی» را در فضای اینترنت منتشر کرده که چنین به نظر می‌رسد در دنیای بازیگری جایی ندارد و شاید هم بازیگری دیگر برای او دغدغه و یا هدف نیست.بازیگری تفریحی بوده که به پایان رسیده مثل خوانندگی، گیتارنوازی ، اسکی و …
گلزار از زمانی که وارد دنیای بازیگری شد، پولدار بود.شایعات و شاید هم واقعیت‌ها می‌گویند پدرش تاجر است و او هیچگاه نیاز مالی نداشته است.همیشه در بهترین نقطه تهران خانه‌ای لوکس داشته( که یکی از آنها را در فیلم توفیق اجباری دیدیم)، همیشه ماشین‌های آخرین مدل سوار شده و همیشه نگاه‌هایی را به دنبال خود کشانده است.

اتفاقات مختلف او را به دنیای بازیگری پرتاب کردند و او برای دختران جوان تبدیل به ستاره شد و چون دغدغه و تفکری برای ادامه بازیگری نداشت از این دنیا خارج شد.

حالا هم با یک ترانه برگشته تا یاد خود را در ذهن‌ها زنده کند و زنگ را برای طرفداران خود به صدا در بیاورد.البته باید به این نکته هم اشاره کرد که دوره فیلم‌هایی که گلزار ستاره آنها می‌شد هم در سینمای ایران تمام شده است.

حالا این بازیگر خوش خط و خال فقط به خاطره‌‌ای شده است که روزی روزگاری دختری برای پیدا کردن شماره تلفن او حاضر بود خود را مریض سرطانی جا بزند…معلوم نیست چرا محمدرضا گلزار کار را به اینجا رسوند…! 

پارسینه

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *