جمعه , ۷ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۲:۵۲ بعد از ظهر به وقت تهران

پرده برداری از رابطه سرمربی لیگ برتری با جادوگر

از آن روزهایی که بلوای جادو و جنبل در فوتبال ایران، به راه افتاد، سال ها می گذرد.

%postname%

اخیرا در جریان یکی از بازی های این تیم لیگ برتری، بازیکنان صاحب موقعیت های فراوان می شوند و به شکل عجیبی توپ ها یکی پس از دیگری از روی خط دروازه در می آید.

پیش از این هم، چند باری توپ ها گل نمی شود و در کمال ناباوری تیم مذکور با وجود موقعیت های بیشتر می بازد یا مساوی می کند. وقتی در بازی دوستانه هم همین اتفاق تکرار می شود، بعضی از بچه های تیم به فکر فرو می روند که نکند یکی آنها را جادو و جنبل کرده است. در این بین یکی از بازیکنان تیم به واسطه یکی از آشنایانش اقدامی در این زمینه می کند ولی نتیجه نمی گیرد. وقتی این بحث را با مربی تیم هم مطرح می کنند، او می گوید هم لحظه ای مکث می کند و حرف های عجیبی می زند.

 

این مربی افشا می کند: «به من گفته بودند از فلانی چیزی نگیر. قبل از یکی از بازی ها وقتی او برای من یک سوغاتی آورد، دوستانم گفتند از دستش نگیر. شاید جادویی چیزی باشد. من هم نمی خواستم بگیرم ولی چون شرایط طوری بود که قبول نمی کردم، بد می شد گرفتم و خلاصه بعد از بازی تازه فهمیدم که اطرافیانم چه می گفتند و کاش آن سوغاتی نمی گرفتم!»
این حرف های مربی باعث شد تا اطرافیان و البته بعضی بازیکنان به فکر فرو بروند که نکند آنها را جادو کرده اند و نکند باید اقدامی کنند که این طلسم شکسته شود.

 

 

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *