پنجشنبه , ۹ ام فروردین ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۰۴ بعد از ظهر به وقت تهران

معروف ترین اختلاف‌ هایی که میان کاپیتان و مربی در ایران اتفاق افتاده است!

 اختلاف های میان کاپیتان و مربی در فوتبال ایران سابقه زیادی دارد، تاکنون بارها از اتفاقات از این دست افتاده است در این گزارش می خواهیم معروفترین انها را بازگو کنیم.

www.dustaan.com-معروف ترین اختلاف‌ هایی که میان کاپیتان و مربی در ایران اتفاق افتاده است!
اختلاف کاپیتان و مربی در فوتبال ایران، یکی از پرتکرارترین اختلافاتی است که در تیم‌های بزرگ و حتی ملی مشاهده شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ اختلاف کاپیتان و مربی در فوتبال ایران، یکی از پرتکرارترین اختلافاتی است که در تیم‌های بزرگ و حتی ملی مشاهده شده است. اختلاف این روزهای منصوریان و رحمتی اولین اتفاق از این دست نیست و نظایر زیادی از آن را می‌توان در فوتبال ایران نام برد. نکته جالب در اغلب این اتفاقات این‌ است که رابطه سرمربی و کاپیتان با نوعی صمیمیت و نزدیکی بیش از حد آغاز شده و در نهایت به جدال و اختلاف رسیده است. چند نمونه از این اختلافات در ادامه یادآوری می‌شود:
احمدرضا عابدزاده و علی پروین:
وقتی علی پروین در سال ۷۷ پس از پنج سال دوری به پرسپولیس بازگشت، عابدزاده که تازه از جام‌جهانی برگشته بود با مصدومیت زانو مواجه بود. زانویی که پس از مصدومیت سال ۷۲ در همه این سال‌ها او را آزار داده بود. او دو ماه قبل از جام‌جهانی مجبور شد که پایش را به جراحان بسپارد و برخلاف این‌که پیش‌بینی می‌شد به بازی‌های ایران در جام‌جهانی نرسد اما با پشتکاری ستودنی توانست در دو بازی ایران مقابل آمریکا و آلمان درون دروازه بایستد. اما فشار بیش از حد او روی پای تازه جراحی شده‌اش باعث شد تا پس از جام‌جهانی دوباره با مصدومیت مزمن زانویش مواجه شود. در چنین شرایطی پروین به پرسپولیس آمد و از عابدزاده خواست که به خاطر او و پرسپولیس، جراحی بر روی پایش را به تعویق بیندازد. همین شد که عابدزاده با پایی مصدوم که حتی با آن نمی‌توانست ضربات کنار دروازه را بزند، به کمک پرسپولیس آمد و به خوبی از دروازه این تیم محافظت کرد. پروین بارها در مصاحبه‌های خود عابدزاده را با معرفت خواند و ادعا کرد که او با یک پا هم از تمام دروازه بان‌های ایران بهتر است. پس از قطعی شدن قهرمانی پرسپولیس در لیگ آن هم چند هفته مانده به پایان، عابدزاده پایش را عمل کرد و چند ماه دوران نقاهتش را سپری کرد. اما به محض بازگشت باز پروین او را در بازی‌های جام باشگاه‌های آسیا درون دروازه پرسپولیس قرار داد. اما در سال هفتاد و نه ورق برگشت و پروین که متوجه محبوبیت شدید عابدزاده شده بود و نفوذ او را در بین هواداران و بازیکنان پرسپولیس دید، کم‌کم خواستار کنار رفتن عابدزاده شد. وقتی عابدزاده در سال ۷۹ پس از دو سال و نیم به تیم ملی دعوت شد، پروین حمایتی از او نکرد و برعکس گفت که دلیل اصرار او را به ادامه دادن دوران بازی‌اش با زانوی مصدوم نمی‌فهمد.
اختلاف بین پروین و عابدزاده باعث شد تا این دروازه بان اعلام کند پس از بازی پرسپولیس و الهلال در جام باشگاه‌های آسیا از فوتبال خداحافظی می‌کند. عابدزاده پس از برد سه بر یک پرسپولیس مقابل الهلال در اسفندماه ۷۹ تا پایان سال دیگر در دروازه پرسپولیس قرار نگرفت، اما خبری عجیب در نوروز سال ۸۰ از سوی محمود خوردبین در رسانه‌ها اعلام شد و آن لیست بازیکنان اخراجی پرسپولیس بود که در صدر آن نام عابدزاده قرار داشت. هرچند پس از مدتی عابدزاده به پرسپولیس بازگشت و آخرین بازی خود را مقابل سپاهان انجام داد، اما گنجاندن نام او در بین اخراجی‌ها، خبر از اختلاف عمیق پروین و عابدزاده می‌داد. چند ماه بعد یکی از مدعیان مالکیت پرسپولیس عابدزاده را سرمربی و سرپرست پرسپولیس اعلام کرد، اما سازمان تربیت بدنی این تصمیم را وتو کرد تا عابدزاده راهی سایپا شود. اسفند سال هشتاد و سکته مغزی عابدزاده پایانی بر اختلاف دو چهره محبوب فوتبال ایران بود. این دو در حال حاضر رابطه بسیار خوبی با هم دارند.
پورحیدری و زرینچه:
جواد زرینچه که یکی از بازیکنان باسابقه فوتبال ایران بود، تنها در دوره سرمربیگری مرحوم پورحیدری کاپیتانی تیم ملی را تجربه کرد. پورحیدری اعتقاد عجیبی به زرینچه داشت به طوری که او را در پست دفاع آخر جانشین نادر محمدخانی کرد. زرینچه در یک و نیم سالی که پورحیدری سرمربی تیم ملی بود یکی از بازیکنان ثابت بود. اما پس از اینکه جلال طالبی در اسفند ۷۸ جانشین پورحیدری شد، در بازی‌های مقدماتی جام‌ ملتها جای خود را به افشین پیروانی داد و برای مرحله نهایی بازی‌ها نیز جایی در فهرست نفرات تیم ملی نداشت. در این زمان که پورحیدری سرمربی زرینچه در استقلال بود در چند مصاحبه از کاپیتان تیمش دفاع کرد و او را مستحق حضور در تیم ملی دانست. اما چند ماه بعد، رابطه سرمربی و کاپیتان به سردی گرایید و پورحیدری مدعی شد که زرینچه باید از فوتبال خداحافظی کند. این موضوع باعث قهر زرینچه از استقلال شد و تا زمانی که پورحیدری جای خود را به رولندکخ نداده بود به استقلال بازنگشت. هرچند زرینچه در تیم کخ نیز دوام نیاورد و مجبور شد فوتبالش را در تیم صباباتری که در آن زمان در لیگ یک حضور داشت تمام کند.
محمد پنجعلی و پرویز دهداری:
اختلافات بین این دو در بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ منجر به فاجعه‌ی استعفای ۱۴ بازیکن از تیم ملی شد. دهداری اعتقاد داشت که دوران بازی پنجعلی سرآمده و او به همراه چند بازیکن باتجربه‌ی دیگر باید از تیم‌ملی کنار روند. رفتارهای سخت‌گیرانه‌ دستیاران دهداری نیز مزید بر علت شد تا بازیکنان جوان‌تر نیز در جو رفاقتی آن زمان در حمایت از بازیکنان باتجربه استعفا دهند. هدف آن‌ها تحت‌ فشار قرار دادن فدراسیون برای برکناری سرمربی تیم بود اما فدراسیون پشت سرمربی‌اش درآمد و برخی از بازیکنان مستعفی ر
امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *