پنجشنبه , ۹ ام فروردین ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۳:۰۲ بعد از ظهر به وقت تهران

ماجرای کلاهبرداری خودرویی با کودک‌ربایی و تهدید +عکس

روزنامه شهروند: دو‌سال از پرونده کلاهبرداری کلان خودرویی در سیستان‌وبلوچستان می‌گذرد، اما همچنان مالباختگان بلاتکلیف این پرونده بزرگ چشم انتظار بازگشت پولشان هستند. پرونده مبهم و پیچیده‌ای با بیش از ٣هزار شاکی که تاکنون باعث مرگ چند نفر هم شده است. متهم اصلی این کلاهبرداری توسط نیرو‌های اطلاعاتی از یک کشور اروپایی به ایران بازگردانده شد و تحت اختیار دستگاه قضائی قرار گرفت؛ با این وجود، اما هنوز این پرونده نقاط مبهم زیادی دارد و مالباختگان آن هم درحالی‌که شرایط بسیار بد مالی دارند، هنوز موفق به دریافت پول‌هایشان نشده‌اند.

ماجرای این پرونده از سال ٩۵ کلید خورد. احمد میرمحمدی متهم اصلی این پرونده از سال ٩٠ با تاسیس شرکتی به نام «کیشکور خودرو» با وعده فروش خودرو زیر قیمت بازار و تحویل ۴۵روزه آن به متقاضیان کارش را آغاز کرد. چند سال نخست ظاهرا هیچ مشکلی وجود نداشت و این شرکت به همه وعده‌هایش عمل می‌کرد.

قیمت مناسب و تحویل به موقع خودرو‌ها باعث شد این شرکت و فعالیتش در سطح استان سیستان‌وبلوچستان شناخته و روزبه‌روز به تعداد مشتری‌هایش افزوده شود. اما از اوایل سال ٩۵ شرایط تغییر کرد و «احمد» مالک اصلی این شرکت پس از پیش فروش ٢‌هزار و ۴٠٠ خودرو و دریافت مبالغ قابل توجهی پول از متقاضیان که بیشتر آن‌ها از اهالی سیستان‌وبلوچستان بودند، متواری شد. با تشکیل پرونده این کلاهبرداری، تحقیقات در این زمینه آغاز و با کمک نیرو‌های اطلاعاتی مشخص شد که این شخص از طریق مرز ترکیه از کشور خارج شده و در یکی از کشور‌های اروپایی زندگی می‌کند. مراجع قضائی سیستان‌وبلوچستان مجموع رقم مالباختگان این استان را بیشتر از ۵٠‌میلیارد تومان تخمین زدند و حدود ٣٠ نفر از مدیران و افرادی که با متهم در ارتباط بودند هم شناسایی و دستگیر شدند. در ادامه تحقیقات ماموران پلیس متوجه شدند این فرد در استان‌های گلستان، کردستان و تهران هم با همین شگرد بیش از ١٢٣‌میلیارد تومان کلاهبرداری کرده است. با ورود نیرو‌های اطلاعاتی به این پرونده بازگرداندن این فرد در دستورکار قرار گرفت و درنهایت با استفاده از شگرد‌های خاص اطلاعاتی این فرد بازگردانده شد. اما ابعاد وسیع این کلاهبرداری و تعداد زیاد شاکیان باعث شد این پرونده چند بار از مراجع قضائی مرکز استان و شهرستان جنوبی این استان دست‌به‌دست شود. حتی در برهه‌ای دیوانعالی کشور به این پرونده ورود کرد و درنهایت شهرستان سرباز را به‌عنوان محل اصلی رسیدگی به این پرونده جنجالی تعیین کرد.

حالا دو‌سال است که این پرونده در شهرستان سرباز درحال رسیدگی است، اما این‌طور که مالباختگان پرونده می‌گویند، هیچ اقدام موثری در این زمینه انجام نشده و با توجه به شرایط پرونده، مالباختگان خودشان سعی دارند به هر نحوی پول‌های ازدست‌رفته را بازپس‌گیرند، اقدامات خودسرانه‌ای که در این مدت باعث چند فقره نزاع و درگیری و حتی قتل و خونریزی شده است. به گفته عابد دهقانی یکی از مالباختگان این پرونده، تاکنون حتی کیفرخواست برای متهم اصلی صادر نشده است و همین هم باعث شده تا همه مالباختگان بلاتکلیف و چشم انتظار بازگشت سرمایه‌شان باشند. او به «شهروند» می‌گوید: «متهم اصلی که بازداشت است، کلی آدم هم پولشان را از دست دادند، این وسط حدود ۵٠ نفر هم به‌عنوان مدیران و افراد مرتبط با میرمحمدی هستند که کلاه آن‌ها هم برداشته شده است. در این پرونده به این افراد واسطه گفته می‌شود، اما عموم مردم این‌ها را می‌شناسند و با آن‌ها درگیر می‌شوند. بعضی از این افراد از دوست و آشنا پول گرفته بودند تا با آن کار کنند، اما با متواری‌شدن این مدیر شرکت، همه چیز به‌هم‌ریخت. بعضی از آن‌ها هم از شرمندگی مردم خانه‌نشین شده‌اند و حتی بعضی از آن‌ها از خانه خارج نمی‌شوند. افرادی در این بین وجود دارند که تا قبل از ماه مبارک رمضان رنگ منزل و خانواده خود را ندیده بودند. قریب به اتفاق آنان دچار انواع مشکلات و بیماری‌های قلبی، روانی، افسردگی و روانپریشی شده‌اند.»

رضا یکی از همان واسطه‌هاست‌ها که از حدود دو‌سال پیش با انواع پیام‌ها و تماس‌های ناشناس تهدید شده است. او از حال‌وروزش به «شهروند» می‌گوید: «تا الان چندبار به خانه من حمله شده است. از ترسم زن و بچه را به شهری خارج از استان فرستادم که حداقل بلایی سر آن‌ها نیاید.» او ادامه می‌دهد: «متاسفانه با گذشت دو‌سال از این کلاهبرداری تاریخی تاکنون به هیچ‌کدام از ابهامات واسطه‌ها، مالباختگان و افکار عمومی استان به صورت رسمی پاسخی داده نشده است.»

عبدالحمید برادر یکی دیگر از همان افرادی است که در این پرونده به آن‌ها واسطه گفته می‌شود. او برادرش را به خاطر همین پرونده از دست داد. درواقع افراد ناشناسی او را به ضرب گلوله به قتل رساندند، البته عبدالحمید خودش می‌گوید که آن‌ها را می‌شناسد، اما برای جلوگیری از خونریزی بیشتر سکوت کرده است: «طلبکاران این شرکت برادر من را کشتند. او گناهی نداشت، فقط یک کارمند بود. آن‌ها خودشان به او پیشنهاد کردند تا از این شرکت خودرو بگیرند تا با سود آن زندگی کنند. اما وقتی همه چیز به‌هم ریخت میرمحمدی متواری شد، بدبختی برادر من هم شروع شد، چندبار به او حمله کردند و درنهایت هم جانش را در این راه از دست داد. امروز من برادرم را از دست دادم، اما اگر این پرونده حل نشود، خانواده‌های بیشتری عزادار می‌شوند.»

محمد رئیسی یکی دیگر از مالباختگان این پرونده بی سابقه است که به واسطه یکی از اقوامش با شرکت «کیشکور خودرو» آشنا شد و درنهایت هم پولش را از دست داد: آن کسی که من را با این شرکت آشنا کرد حدود ١٠ میلیارد تومان از میرمحمدی طلب دارد. همه پول هم مال مردم است، یعنی مثل من از دوست و آشنا گرفته بود تا همه سود کنند. اما این پروند دیگر فقط مالی نیست. در این مدت اتفاقات دلخراش و غیرقابل جبرانی افتاده است، مثل چند فقره آدم ربایی و کودک ربایی از سوی افراد ناشناس، که معلوم است از طلبکاران این پرونده هستند. چندبار هم تیراندازی شده و یک نفر هم کشته شده است. ما بار‌ها از مسئولان قضائی درخواست کردیم که این پرونده را حل کنند، اما هیچ نتیجه‌ای نداشته است. من واقعا نگرانم که خون بیشتری در این پرونده ریخته شود.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *