مادر و دختر جیببر بعد از آزادی از زندان با راهاندازی صفحهای در اینستاگرام و با معجون بیهوشی، طلا و اموال دختران و زنان را سرقت میکردند. آخرین طعمه این سارقان یک نقاش بود که چهره آنها را نقاشی کرد و پلیس را به هویت آنها رساند.
به گزارش خبرنگار جامجم، اوایل آذر امسال دختر جوانی با حضور در شعبه چهارم دادیاری دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، از دو زن به خاطر سرقت شکایت کرد. پس از این شکایت، پرونده به پلیس آگاهی رفت و شاکی در تحقیقات گفت: «۴۰ سالهام و هر بار که فردی به خواستگاریام میآمد، به عناوین مختلف مراسم بههم میخورد و نمیتوانستم ازدواج کنم. بعد از دوستی با دختری در اینستاگرام، او مرا با رمالی آشنا کرد که مدعی بود یک زن رقیبم است و طلسمها و نسخههای نحسی برای حضور ارواح، در خانهام گذاشته که باید آنها را بشکند. در نبود خانوادهام، زن رمال و دوست اینترنتیام به خانهمان آمدند. طلاهای خودم، خانوادهام و ساعت طلای مادرم را مقابل زن رمال گذاشتم تا وردهایی را در آن بخواند و طلسم ازدواجم شکسته شود، بعد معجونی به من داد که با خوردن آن، بیهوش شدم. وقتی بههوش آمدم، فهمیدم طلاها را دزدیده و فرار کردهاند. تلفن هر دوی آنها خاموش و اینستاگرام زن رمال نیز مسدود شده است.»
همزمان باشروع تحقیقات پلیسی، چند زن و دختر دیگر هم از متهمان فراری شکایت کردند تا اینکه هفته گذشته زنی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران، با طرح شکایتی مشابه گفت: «چون با شوهرم اختلاف داشته و بد اخلاق بود سراغ یک رمال اینستاگرامی رفتم. چند روز بعد زن رمال و دستیارش به خانه ام آمدند. او وردهایی را روی طلاهایم خواند. بعد معجونی داد که نوشیدم و حالم بد شد. به زور میگفت باید بقیه آن را بخوری که شک کرده، با آنها درگیر شدم و کلاهگیس هردویشان افتاد. در همین حال بیهوش کناری افتادم و آنها طلاهایم را سرقت کردند. چون نقاش هستم، توانستم تصاویر دو زن سارق را طراحی کنم.
وقتی ماموران چهره نقاشیشده دزدان را با تصاویر متهمان در بانک مجرمان پلیس آگاهی بررسی کردند، رد مادر و دختر جیببر سابقهدار را به دست آوردند. آنها چند ماه قبل از زندان آزاد شده و این بار به این شیوه سرقت میکردند.
متهمان دو روز پیش بازداشت و به جرم خود اعتراف کردند. شهین در بازجوییها گفت: من و دخترم سالها بود در بازار، مترو و اتوبوس پول و گوشی زنان و دختران را سرقت میکردیم. به همین جرم بازداشت شده و به زندان افتادیم. دو سال حبس بودیم که آزاد شدیم، به خاطر شرایط شیوع کرونا نمیشد که بهراحتی از مسافران اتوبوس و مترو سرقت کنیم. بنابراین تصمیم به سرقت به شیوه رمالی گرفتیم. در اینستاگرام تبلیغات رمالی میکردیم. دخترم نیز در فضای مجازی با دختران و زنان برقرار کرده و آنها را به من معرفی میکرد. من به خانههایشان میرفتم و بطری معجون مسموم را هم میبردم. زنان سادهلوح طلا، سکه و ساعت طلا برایم میآوردند که وردهای حل مشکل را برایشان بخوانم. برای اینکه چهره واقعیمان لو نرود، ماسک بهداشتی داشتیم و کلاهگیس برسر میگذاشتیم. بعد از آنکه سوژهها معجون مسموم را خورده و بیهوش میشدند، ما اموال را دزدیده و فرار میکردیم.
دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف زن رمال و دخترش، تحقیقات از آنها برای رازگشایی از دیگر جرایمشان ادامه دارد.