سه شنبه , ۲۹ ام اسفند ماه سال ۱۴۰۲ ساعت ۱:۵۱ بعد از ظهر به وقت تهران

سارق ۲۰ ساله ولنتاین : برای عشقم دزدی کردم!

سرگرد داود آقازاده در تشریح جزئیات این خبر، گفت: چند روز پیش یکی از شهروندان از طریق تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام کرد که سارقی وارد منزلش شده، اما پس از مشاهده صاحبخانه به حمام رفته و در را قفل کرده است، که بلافاصله ماموران کلانتری ۱۷۵ باقرشهر به محل مورد نظر اعزام شده و رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار دادند.http://img6.irna.ir/1397/13971025/83172115/n83172115-72781754.jpg

 

وی با اشاره به حضور ماموران در محل گفت: پس از حضور ماموران این فرد در حمام را بازکرده و خود را تسلیم پلیس کرد که در ادامه به کلانتری منتقل شده و تحت بازجویی قرار گرفت.

آقازاده با اشاره به انتقال متهم به کلانتری گفت: این فرد پس از انتقال به کلانتری تحت بازجویی قرار گرفت و مشخص شد که جزو افراد سابقه دار است و در گذشته نیز به دلیل جرائم مشابه دستگیر شده است.

رییس کلانتری ۱۷۵ باقرشهر با اشاره به انجام بازجویی از متهم گفت: متهم در بازجویی‌های پلیسی هدفش از سرقت را تهیه هدیه ولنتاین برای نامزدش اعلام کرد و در اعترافاتش به ماموران گفت که در روز ولنتاین به فکر خرید هدیه‌ای برای نامزدش بوده، اما پولی نداشته و در همین فکر متوجه باز بودن در خانه‌ای شده و برای سرقت هدیه‌ای مناسب وارد خانه شده که دقایقی بعد با صاحبخانه روبه رو شده و برای فرار وارد حمام شده و در را به روی خود قفل کرده است.

آقازاده افزود: برای متهم پرونده‌ای تشکیل شد و وی برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا خواهد شد.

متهم: برای عشقم دزدی کردم!

متهم  درباره انگیزه خود از سرقت توضیحاتی را داده و ادعا کرده که، چون عاشق نامزد ۱۵ ساله اش است، دست به سرقت زده تا در روز ولنتاین خوشحالش کند.

چند ساله ای؟

۲۰ ساله ام، متولد ۷۷ هستم.

چقدر درس خواندی؟

تا اول دبیرستان درس خواندم.

برای روز ولنتاین سرقت کردی؟

بله.

چرا، مگر حتماً باید هدیه می‌خریدی؟

قصد داشتم برای برای نامزدم هدیه ولنتاین بخرم، اما توان مالی نداشتم، داشتم از جلوی خانه حیاط داری رد می‌شدم که متوجه شدم در خانه باز است، کنار در خانه کفش سفید و خوشگلی را دیدم، و با خودم گفتم حتماًً در این خانه طلا و جواهر هم پیدا می‌شود و اگر نشد هم همین کفش را به عنوان هدیه به نامزدم می‌دهم، اما همین که وارد خانه شدم، صاحبخانه آمده و من به حمام فرار کردم.

پس خانه را از قبل شناسایی نکرده بودی؟

نه. همان در مسیر به این فکر افتادم و وارد خانه شدم.

چرا به حمام رفتی؟

نمی‌دانم، ترسیدم و یک لحظه وارد آنجا شدم و در را روی خودم قفل کردم، تا اینکه پلیس آمد.

نامزدت می‌داند که دستگیر شدی؟

نه. ‏ خدا کند که نفهمد و گرنه باید یکسال برایش توضیح دهم که چرا اینکار را انجام دادم.

شرایط ازدواج را داری که نامزد کردی؟

نامزدم، ۱۵ ساله و فامیلمان است که در یک عروسی دیدمش و از او خوشم آمد، به مادرم گفتم و او پا پیش گذاشت و نامزد کردیم تا بعداً ازدواج کنیم.

شغل هم که نداری؟

چرا شاغلم. در یک مشاور املاک کار می‌کنم.

ارزشش را داشت که برای یک هدیه سرقت کنی؟

نداشت. اما در یک لحظه تصمیم گرفتم و اینطور شد. عاشق نامزدم هستم و برای خوشحال کردنش این کار را کردم. اگر پول داشتم خودم کادو می‌خریدم!

/ایسنا

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *