چهارشنبه , ۵ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۱۴ بعد از ظهر به وقت تهران

زیاد سروصدا میکرد به صورتش اسید پاشیدم

ساعت ۵/۶ عصر ۵ مهرماه سال‌جاری ساکنان یک مجتمع مسکونی در خیابان تولایی نازی‌آباد با شنیدن فریادهای سوختم، سوختم سراسیمه از خانه‌هایشان بیرون ریختند و با زن همسایه که صورتش بشدت سوخته بود، روبه‌رو شدند و وی را بلافاصله به بیمارستان شهدای هفتم تیر رساندند و پلیس را در جریان قرار دادند. مریم ۴۰ ساله در بیمارستان بستری شد و تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفت و از سوی دیگر تیمی از کلانتری نازی‌آباد به محل حادثه اعزام شد و در جریان تحقیقات میدانی از همسایه‌ها دریافت کتایون، زن همسایه که با مریم اختلاف شدیدی داشته به صورت وی اسید پاشیده است.

پلیس، کتایون را تحت تعقیب قرار داد و این زن در حالی که قصد فرار داشت بازداشت شد.

کتایون که زن افیونی است در بازجویی‌ها انگیزه عجیبی را پیش‌روی تیم قضایی و پلیسی قرار داد.

وی گفت: تنها هدفم بازگرداندن آرامش به آپارتمان بود و من اسیدپاشی نکرده‌ام، از روی عصبانیت ظرف اسید را برداشته و به صورت وی پاشیدم و نمی‌دانستم ممکن است صورتش خیلی بسوزد.

کتایون ادامه داد: مریم با دخترانش خیلی سر و صدا می‌کردند، چندباری به آنان تذکر دادم، اما بی‌فایده بود. عصر روز حادثه عصبی شدم و به در خانه‌شان رفتم و وایتکس را به صورتش پاشیدم.

زیاد سروصدا میکرد به صورتش اسید پاشیدم

مریم نیز که باور ندارد زن همسایه به صورت وی اسید پاشیده باشد به تیم تحقیق گفت: عصر روز حادثه سرگرم نظافت خانه بودم که زنگ خانه‌مان به‌صدا درآمد، وقتی در را باز کردم ناگهان با چهره برافروخته کتایون روبه‌رو شدم. وی ظرف پلاستیکی‌ای در دست داشت و مایعی شبیه آب داخل آن بود و بلافاصله آن را به صورتم پاشید. همان لحظه در صورتم احساس سوزش شدیدی کردم و فریادزنان کمک خواستم و داخل حمام رفته و آب سرد را باز کردم اما بی‌فایده بود، صورتم بشدت می‌سوخت، نمی‌دانستم چه‌کار کنم به‌خاطر همین با کمک همسایه‌ها به بیمارستان رفتم و آنجا چند عمل جراحی روی صورتم انجام دادند. من چهره‌ام را از دست داده‌ام، هروقت جلوی آینه می‌روم و خودم را نگاه می‌کنم از زندگی بیزار می‌شوم. از طرفی همسرم به خاطر این ماجرا مرا رها کرده و حتی دخترانم نیز تحمل مرا ندارند.

مریم وقتی در برابر بازپرس حیدری از شعبه ۷ دادسرای بعثت ایستاد، گفت: زندگی‌ام نابوده شده است، وقتی برای خرید بیرون می‌روم خجالت می‌کشم و مجبورم به صورتم نقاب بزنم. همیشه کابوس می‌بینم و وحشت دارم اگر کتایون از زندان آزاد شود دوباره به سراغم بیاید.

این زن باعث شد کانون گرم خانواده‌ام از هم بپاشد، حالا تقاضای اشد مجازات را برای وی دارم چرا که هروقت شیشه می‌کشید دچار توهم شده و آرامش و آسایش را از ما می‌گرفت.

پس از این‌که بازپرس حیدری کیفرخواست را صادر کرد پرونده در اختیار قاضی شعبه ۱۱۴۵ دادگاه جزائی عمومی تهران در مجتمع قضایی بعثت قرار گرفت.

دادرس قیصری نیز پس از مطالعه پرونده و شنیدن اعترافات کتایون به اسیدپاشی، وی را به خاطر ایراد صدمه بدنی ناشی از پاشیدن ماده شیمیایی به مریم به دو سال زندان با محاسبه ایام بازداشت و به خاطر مجموع سوختگی‌ها به پرداخت ۵/۷ درصد دیه کامل به قربانی اسیدپاشی محکوم کرد./
امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *