پنجشنبه , ۹ ام فروردین ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۵۹ بعد از ظهر به وقت تهران

زنی که مردان ثروتمند را بیهوش می‌ کرد اعدام شد +عکس

سارق خودروهای مدل بالای ۶ مرد پولدار به اتهام قتل یکی از قربانیانش، در محوطه زندان رجایی‌شهر اعدام شد.

http://www.shahrvand-newspaper.ir/Content/1398/03/31/IMG_69395.jpg

این زن که با همدستی شوهر صیغه‌ای و پسرش، مردان ثروتمند را با استفاده از داروی بیهوشی تلکه می‌کرد، یکی از قربانیانش را به دلیل خوراندن این دارو به کام مرگ کشاند. فاطمه بعد از گذشت هفت سال از این ماجرا، درنهایت موفق به جلب رضایت اولیای دم نشد و به دار مجازات آویخته شد. رسیدگی به این پرونده از بامداد بیست‌وهفتم شهریور ٩١ بعد از پیدا شدن جسد مردی ۶٠ساله در دستور کار پلیس قرار گرفت. دست و پای این فرد با طناب پیچیده و در خیابان مطهری رها شده بود. شواهد نشان می‌داد این مرد با خوراندن نوشیدنی مسموم کشته و احتمالا در نیمه‌شب جنازه‌اش در خیابان رها شده است. تجسس‌های پلیس برای یافتن راز این جنایت آغاز و مشخص شد پسر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن پدرش خبر داده است. او گفته بود که پدر ۶٠ساله‌اش آخرین‌بار سوار بر خودروی پرادوی خود، از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. نشانی‌هایی که پسر جوان از پدرش ارایه داد با نشانی‌های قربانی مطابقت داشت، بنابراین پسر جوان جسد پدرش را شناسایی کرد و مشخص شد که این پیرمرد قربانی نقشه سرقتی مرگبار شده است؛ چراکه خودروی مقتول پیدا نشد و همچنین مشخص شد که از کارت عابربانک قربانی ٢٠٠‌هزار تومان به یک کارت دیگر منتقل شده است. این کارت به کارت نخستین سرنخ را به دست پلیس داد و ماموران درنهایت پسر ٢٠ ساله‌ای را شناسایی و دستگیر کردند. این پسر که ادعا می‌کرد کارت را از مادرش گرفته است، در بازجویی‌ها راز سرقت‌های خانوادگی و یک جنایت را فاش کرد. این پسر گفت که مادر و ناپدری‌اش با همدستی هم مردان پولدار را فریب می‌دهند و خودروی آنها را سرقت می‌کنند. با اعتراف این پسر، فاطمه ۵۴ ساله و همسر صیغه‎‌ای‌اش دستگیر شدند. این زن و شوهر نیز در بازجویی‌ها به فریب مردان پولدار و سرقت ۶ خودروی مدل بالا اعتراف کردند و در بازجویی‌ها گفتند که ناخواسته با داروی بیهوشی موجب مرگ یکی از طعمه‌ها شده‌اند. این زن وقتی پای میز محاکمه رفت، به قضات دادگاه درباره ماجرا چنین گفت: «مرگ این پیرمرد یک اتفاق بود. من طبق نقشه‌ای که شوهرم کشیده بود، مردان پولدار را فریب می‌دادم. او شماره تلفنم را زیر برف‌پاک‌کن خودرو‌های شاسی‌بلند و گران‌قیمت می‌گذاشت. وقتی آنها با من تماس می‌گرفتند به دیدنشان می‌رفتم و داخل خودرو، آبمیوه یا نسکافه مسموم به آنها تعارف می‌کردم. همان موقع شوهرم لاستیک خودرو را پنچر می‌کرد. من که با هدفون دستورات شوهرم را می‌شنیدم و به آن عمل می‌کردم، راننده را به خیابانی خلوت می‌کشاندم. به محض این‌که بیهوش می‌شد، شوهرم او را روی صندلی عقب خودرو می‌گذاشت و به خانه‌مان در خیابان محلاتی می‌برد. من و شوهرم راننده را به انباری می‌بردیم و دست و پایش را می‌بستیم. چند روز به او مواد بیهوشی می‌خوراندم تا بیدار نشود. در این مدت شوهرم بعد از تعویض پلاک، خودرو را به سیستان و بلوچستان می‌برد و آن‌جا به یک مالخر می‌فروخت. سپس به خانه برمی‌گشت و راننده بیهوش را در یکی از خیابان‌های تهران رها می‌کرد. درباره آخرین طعمه نیز وقتی من و شوهرم او را به انباری آوردیم، شوهرم یک پاکت آبمیوه مسموم به من داد تا به او بخورانم، اما او مرد قوی هیکلی بود و هر چند ساعت یکبار به هوش می‌آمد. چون بازگشت شوهرم از سیستان این‌بار چهار روز طول کشید، ناچار شدم مقدار بیشتری آبمیوه مسموم به او بخورانم که همین موضوع باعث مرگ او شد.» در پایان جلسه محاکمه نیز قاضی حکم قصاص را برای فاطمه صادر و دو همدستش را هم به حبس طولانی‌مدت محکوم کرد. این احکام در دیوان عالی کشور تأیید شد و درنهایت هم فاطمه نتوانست رضایت بگیرد و صبح روز چهارشنبه بعد از هفت‌سال در زندان رجایی‌شهر کرج اعدام شد./شهروند

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *