مجله اینترنتی دوستان مجله خبری و سبک زندگی
مرد سلاخ که در خیابان پاسداران ،مقابل چشمان شاهدان همسرش را به طرز فجیعی کشته بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد و ادعای عجیبی مطرح کرد.
به گزارش رکنا، ظهر بیست و چهارم مرداد ماه سال ۹۰ عابرانی که از خیابان پاسداران تهران عبور می کردند با صحنه وحشتناکی روبه رو شدند. یک مرد میانسال با ضربات چاقو همسرش را زخمی کرد و سپس با چاقو به شکم خودش زد. این مرد که روی زمین افتاده بود فریاد می کشید همسرش را کشته است.
بعد از این ماجرا این زن و مرد با آمبولانس اورژانس به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شدند اما زن ۴۰ساله به نام مریم به خاطر شدت جراحات جان سپرد.
دختر بزرگ این زوج به پلیس گفت: پدرم بیکار بود. بی کاری و اعتیاد او باعث شده بود به رفتار مادرم شکاک شود.پدرم دچار توهم بود و فکر می کنم به همین خاطر مادرم را کشت.
قاسم ۴۳ساله که پس از عمل جراحی زنده مانده بود در بازجویی ها به قتل فجیع همسرش با ۸ضربه چاقو اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.
وی گفت:مدتی بود بی کار بودم. به تریاک و شیشه اعتیاد داشتم و همسرم به من اهمیت نمی داد. به او بدبین شده بودم به همین خاطردر خیابان با او درگیر شدم و همسرم را کشتم. من با چاقو به شکم خودم زدم تا خودم را بکشم و از این زندگی خلاص شوم اما زنده ماندم.
وی در ادامه بازجویی ها ادعای دیگری مطرح کرد و گفت همسرش با مردی به نام مجید در ارتباط بوده و او به محض دیدن همسرش و مجید در خیابان به آنها حمله کرده است. با این ادعا پلیس مجید را بازداشت کرد اما مدرکی مبنی بر رابطه پنهانی او با مریم به دست نیاورد.تحقیق از همکاران مجید نشان می داد این مرد هنگام وقوع قتل در محل کارش حضور داشته و همراه مریم نبوده است.
با افشای دروغگویی قاسم وی دیروز در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک مستشار محاکمه شد که اولیای دم در دادگاه حضور نداشتند و فرزندان قربانی قبلا درخواستشان مبنی بر قصاص پدر را مطرح کرده بودند.
در این جلسه قاسم حرف های تازه ای را مطرح کرد و گفت: دوسال قبل از این ماجرا در قصابی سلاخی می کردم اما از وقتی معتاد شدم کارم را از دست دادم. من در زمانی که بیشتر اوقات را در خانه سپری می کردم متوجه رابطه پنهانی همسرم با یک مرد غریبه به نام مجید شدم. آخرین بار عصر بود که متوجه غیبت همسرم شدم. دخترم گفت مادرش همراه مجید به بیرون رفته است. به همین خاطر دنبال همسرم رفتم. من سوار بر اتوبوس شرکت واحد بودم که مریم و مجید را سوار یک خودرو سمند دیدم و آنها را تعقیب کردم. به محض اینکه همسرم و مجید از ماشین پیاده شدند من مقابل آنها رفتم و ضربه ای با چاقو به مجید زدم. همان موقع همسرم فریاد کشید و گفت مجید بی گناه است. به همین خاطر ضربه های چاقو را به همسرم زد و سپس خودزنی کردم.
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا اثری ازچاقوخوردگی روی بدن مجید گزارش شده است گفت: نمی دانم. ولی من یک ضربه به مجید زدم و او بلافاصله فرار کرد.
این متهم ادامه داد: همسرم و مجید فیلم سیاهی در دست داشتند که می خواستند آن را از بین ببرند. به همین خاطر هم آن روز هارد کامپیوتر خانه را باز کرده و با خود به پاسداران برده بودند تا بتوانند این فیلم را حذف کنند. ولی حالا نمی دانم فیلم کجاست.
با پایان ادعای عجیب این متهم هیات قضایی وارد شور شد تا برای وی حکم صادر کند.