مجله آنلاین دوستان : برای اقبال «شاهگوش» می توان دلایل بسیاری ردیف کرد؛ از تمکن مالی تهیه کنندگان خصوصی این مجموعه که باعث شد هر بازیگری با هر نوع دستمزدی پایش به شبکه نمایش خانگی باز شود و بخشی از قصه را به عهده بگیرد، تا ابعاد خبری و رسانه ای فراوانی که در حوالی مجموعه و حتی هنگام ضبط قسمت های اولیه رخ داد، اما آنچه می خوانید، خلاصه نکاتی است که شاهگوش را مقبول طبع مردم کرده، بی آنکه تابلو باشد.
کمدی متفاوتبخند بی دلیل
به هر طرفدار شاهگوش که بگویید یک تکیه کلام از سریال بگو، نمی تواند! چیزی یادش نمی آید. این نشانه تفاوت طنزی است که میرباقری از آن بهره می برد. عادت سریال های ۹۰ شبی است که با تکیه کلام میزان نفوذشان را در عامه مردم بسنجند و آرام آرام جا بیفتند ولی میرباقری از این کار سر باز زده و جای خالی چنین ترفندی را – شاید – با تیپ های متنوع پر کرده. شاهگوش می خواهد بخنداند ولی همچنین از لودگی یا شوخی های بی پروا هم دوری کند. میرباقری می خواهد از میانه طنزهای قاسم خانی طور، مدیری وار و تلویزیونی روش، راه جداگانه ای برای خودش ایجاد کند. موفق شدن یا نشدنش، بحث دیگری را طلب می کند.
شکستن خط قرمز
تابوهای پوشالی
شوخی با پلیس یکی از تابوهای همیشگی سینما و تلویزیون است. هر چند نمونه های کوچکی از آن را قبل ترها در مومیایی ۳ (محمدرضا هنرمند) دیده بودیم ولی اشاره مستقیم به نیروی انتظامی و شوخی با محیط و کارکنان کلانتری، از آن اتفاق هایی است که با چراغ سبز پلیس رخ داده و دست میرباقری باز گذاشته شده برای ساختن فضایی شاد و پرشوخی! حالا این مجمع ببوها را (اصطلاحی از خود سریال) بگذارید کنار شوخی با خواننده آن ور آبی، خواندن ترانه هایی خاص، همگون سازی با دادستانی متنفذ سابق و … میرباقری که به دلیل سابقه خوبش، از اعتماد فراوانی برخوردار است، با ذائقه سنجی متناسب سراغ نقاط حساس مردم رفته و تابوهایی را می شکند که نه هنجارشکن لقب بگیرد و نه مجموعه اش به محاق افتد اما در عین حال برای مردم تر و تازه باشد و خط شکن!
کارگردانی
استادی به نام داود
«شبکه نمایش خانگی به قبل و بعد از شاهگوش تقسیم می شود.» این حرف ایوبی رییس سازمان سینمایی در مراسم رونمایی از شاهگوش بود. این ادعا البته پربیراه هم نیست چون نوع کار میرباقری نشان می دهد که برای او شبکه نمایش خانگی، تلویزیون و سینما فرقی ندارد و در همه آنها وسواس را جای داده. شاید تزریق همین ظرافت جزیی نگری سینمایی باعث شود تا سطح توقع مخاطبان بالا برود.
هر چه از قسمت های شاهگوش گذشت، این دقت سنجی نه تنها کاهش نیافت بلکه بیشتر هم شد. انگار که ابعاد و تاثیرگذاری این رسانه جدید بیش از قبل برای میرباقری عیان شد و با بهره گیری از بازخوردها، برخی ایرادات در ضرباهنگ داستان را برطرف کرد و هر قسمت را یکدست شده تحویل باز داد. کسانی که در قسمت های اول و دوم سریال به خواب آور بودن شاهگوش ایراد می گرفتند، الان کوتاه آمده اند؛ هر چند این معضل کامل برطرف نشده و اشکال به قصه کم توانش برمی گردد که گره های مختلف ایجاد نمی کند و کند پیش می رود.
بازیگران خوش سابقه
از هر جایی، ستاره ای
شاهگوش، سریال پربازیگری است. این نکته درباره اولین سریال داود میرباقری نکته عیانی است؛ حتی بازیگر پرتوانی چون اکبر عبدی در نقش رحمان در پایان همان قسمت اول می میرد ولی نامش برای یک قسمت هم که شده در تیتراژ و پوستر شاهگوش عنوان می شود. حضور عبدی، تنابنده، اصلانی، آذرینگ، گلچین، طباطبایی، توسلی و … ترکیب متنوعی است از بازیگران مشهور؛ بازیگران کارکشته تئاتری، سینمایی، تلویزیونی و سیمرغ گرفته و حتی چهره های جوان و جویای نام. همین مجموعه که برخی نام ها را برای اولین بار در کنار هم قرار داده، فضای جدیدی برای مخاطبان و البه تبلیغات حاشیه ای سریال ایجاد کرده است.