پنجشنبه , ۹ ام فروردین ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۹:۵۵ بعد از ظهر به وقت تهران

جنایت هولناک مرد ۲ زنه

مجله انلاین دوستان :  تنها شاهد این جنایت هولناک دختر جوانی بود که از شلیک‌های پیاپی داماد سابقشان جان سالم به در برد. مرد جنایتکار ۳گلوله به سوی این دختر شلیک کرد اما بخت با او یار بود که گلوله‌ها به کتفش برخورد کردند و او زنده ماند.

dustaan.com-اخبارروز-اخبار-روز-ایران-جهان-خبرپو-خبریاب-خبر-خوان-جنایت-حوادث-مرد-دوزنتنها نجات‌یافته حادثه، جزئیات جنایت هولناک مردی که خانواده‌ همسر سابقش را در شهرستان اشنویه به گلوله بسته و در نهایت دست به‌خودکشی زده بود، فاش کرد.
به گزارش همشهری، بعد از ظهر سه‌شنبه گذشته فریاد کمک‌خواهی دختر جوانی در منطقه رحیم‌آباد شهرستان اشنویه، همسایه‌ها را از خانه‌هایشان بیرون کشید. دختر جوان با لباس‌هایی غرق خون از همسایه‌ها کمک می‌خواست و می‌گفت که داماد سابقشان وارد خانه‌شان شده و آنها را به گلوله بسته است.

همزمان صدای شلیک چند گلوله از خانه دختر جوان شنیده شد و مردم داماد سابق این خانواده را دیدند که سلاحی در دست داشت و از خانه خارج شد. مرد مسلح وقتی خود را در محاصره همسایه‌ها دید، لوله اسلحه را روی سرش گذاشت و آخرین تیر را شلیک کرد. این مرد در جریان تیراندازی هولناک خود، همسر سابقش و فرزند ۴ساله او را به قتل رساند، مادرزن سابقش را به کما فرستاد، خواهرزنش را مجروح کرد و در نهایت به زندگی خود نیز پایان داد اما همه این اتفاقات چگونه رخ داد؟

تنها شاهد این جنایت هولناک دختر جوانی بود که از شلیک‌های پیاپی داماد سابقشان جان سالم به در برد. مرد جنایتکار ۳گلوله به سوی این دختر شلیک کرد اما بخت با او یار بود که گلوله‌ها به کتفش برخورد کردند و او زنده ماند.

وی روز گذشته در گفت‌وگو با همشهری درباره حادثه گفت:  قاتل، داماد سابقمان به نام یاسین بود. حدود ۲سال پیش او به‌رغم اینکه زن و بچه داشت، با خواهرم ازدواج کرد. در آن زمان خواهرم از شوهر اولش به‌خاطر اختلافاتی که داشتند جدا شده بود و با پسرش در خانه ما زندگی می‌کرد. پدر و مادرم با ازدواج آنها مخالف بودند و می‌گفتند که یاسین زن و بچه دارد اما این مرد آنقدر به خواهرم اصرار کرد که در نهایت او فریب حرف‌هایش را خورد و با هم ازدواج کردند.

این ازدواج چند هفته بیشتر دوام نداشت. یاسین خواهرم را اذیت می‌کرد و کتک می‌زد. طوری که پس از یک‌ماه زندگی مشترک، خواهرم درخواست طلاق کرد و از او جدا شد و به خانه پدرم برگشت. با این حال دامادمان دست بردار نبود. او مدام خواهرم را تهدید می‌کرد و می‌گفت که او باید دوباره با وی ازدواج کند تا اینکه این بار خواهرم تسلیم تهدیدهای یاسین شد و حدود ۳‌ماه پیش بود که قبول کرد دوباره با او ازدواج کند. هیچ‌یک از اعضای خانواده با این ازدواج موافق نبودند اما تهدیدهای یاسین آنقدر زیاد بود که این بار خواهرم از ترس آبرویش تصمیم به ازدواج با او گرفت.
 
عکس‌های خصوصی
آنچه باعث شد زن جوان بار دیگر به ازدواج با یاسین تن دهد، فیلم‌ها و عکس‌های خصوصی بود که مرد جوان در زمان زندگی مشترکشان تهیه کرده بود. او زن جوان را تهدید کرده بود که اگر با وی زندگی نکند، این فیلم‌ها و عکس‌ها را در شهر پخش می‌کند و آبرویش را می‌برد.

تنها نجات‌یافته حادثه ادامه می‌دهد: ازدواج دوباره خواهرم با یاسین نیز دوام چندانی نداشت. یک روز متوجه شدیم که این مرد خواهرم را به‌شدت کتک زده و او را مجبور کرده که سم بخورد. پس از آن چند روزی خواهرم در بیمارستان بود و خانواده‌ام که می‌ترسیدند بلایی سر خواهرم بیاید، بار دیگر طلاق او را گرفتند و خواهرم به خانه‌مان برگشت. با این حال یاسین همچنان به تهدیدهایش ادامه می‌داد و می‌گفت که اجازه نمی‌دهد خواهرم با کسی جز او زندگی کند.

 شکایت از مرد مزاحم
مزاحمت‌ها و تهدیدهای یاسین آنقدر ادامه داشت تا اینکه خانواده همسر دومش تصمیم گرفتند از او شکایت کنند. آنها به اداره پلیس رفتند و شکایتشان باعث دستگیری یاسین و به زندان افتادن او شد.تنها بازمانده جنایت می‌گوید: یک روز یاسین پاکتی از عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی خواهرم را در صندوق پست خانه‌‌مان انداخت و مدعی شد که قصد دارد این عکس‌ها و فیلم‌ها را در شهر پخش کند.

با شکایت ما، او به زندان افتاد اما بعد از مدتی با سپردن وثیقه آزاد شد. در این مدت حتی خواهرم را تهدید کرد که همه اعضای خانواده ما را به قتل می‌رساند اما ما به این تهدیدها توجهی نکردیم تا اینکه آن حادثه شوم اتفاق افتاد.دختر جوان ادامه می‌دهد: حدود ساعت ۴بعدازظهر سه‌شنبه بود که زنگ خانه‌مان به صدا درآمد. آیفون ما از مدتی قبل خراب بود و برای بازکردن در باید به حیاط می‌رفتیم.

مادرم چندبار پرسید: کیه؟ اما جوابی نشنید. برای همین به مقابل در رفت و همین که در را گشود، یاسین را مقابل خودش دید. او بدون اینکه چیزی بگوید گلوله‌ای به سر مادرم شلیک کرد و او نقش زمین شد. پسر ۴ساله خواهرم داخل حیاط بازی می‌کرد که یاسین یک گلوله هم به سر او شلیک کرد. وقتی متوجه سر و صدا شدم، از خانه بیرون آمدم و یاسین را دیدم که دنبال خواهرم می‌دود.

خواهرم به زیرزمین پناه برد و او هم سراغش رفته بود و با دیدن این صحنه شروع به داد و فریاد کردم. یاسین با شنیدن صدایم از پله‌های زیرزمین بالا آمد و ۳گلوله به طرفم شلیک کرد که به کتفم خورد و افتادم. او فکر که مرده‌ام و دوباره سراغ خواهرم رفت. با زحمت بلند شدم و دوان دوان خودم را به کوچه رساندم و با فریاد از مردم کمک خواستم. در این زمان، یاسین به‌دنبال خواهرم به زیرزمین رفته بود اما خواهرم در را بسته و پشت آن ایستاده بود که باز نشود.

یاسین هم از پشت در به او شلیک کرده و او را به قتل رسانده بود. او پس از قتل خواهرم، وقتی صدای مرا از داخل کوچه شنید، این بار به‌دنبال من به کوچه آمد که مردم را مقابل خودش دید و با شلیک یک گلوله به سرش خودکشی کرد. پس از آن بود که مأموران به آنجا آمدند اما خواهرم و پسرش کشته شده بودند و مادرم به کما رفته بود.

ظاهرا گلوله گوشه سرش را ساییده و خارج شده اما پزشکان می‌گویند که به‌خاطر شوکی که به او وارد شده، به کما رفته و ما روز و شب دعا می‌کنیم که زنده بماند و به‌هوش بیاید.براساس این گزارش، مردم اشنویه که در شوک این حادثه هستند، صبح پنجشنبه با شرکت در مراسمی، پیکر قربانیان حادثه ازجمله پسربچه ۴ساله را به خاک سپردند.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *