پدر مرتضی، مقتول ۱۱ ساله: روز ۱۲ بهمن، پسرم به همراه دوستانش در محله «زیرکن» مشغول بازی بود اما از حدود ظهر همان روز دیگر به منزل نیامد.
یکی از دوستان مرتضی از مردی به نام «رمضان-الف» سخن گفت که قرار بود «مرتضی» یک قلاده سگ برای باغ او ببرد، پیرمرد ۶۰ ساله در آن منطقه به عامل اغفال کودکان معروف بود.
گوشی تلفن همراه کودک گمشده نزد یکی از دوستان همبازی وی دیده شد و او گفت گوشی را رمضان(پیرمرد سلاخ) داده و تاکید کرده فقط بازی کنم، چون چندبار به باغش رفتم.
رمضان، قاتل ۶۰ ساله: به بچههای محل گفته بودم هرکس یک قلاده سگ برای محافظت از باغم بیاورد ۵۰ هزار تومان پول میگیرد، مرتضی را به بهانه دادن پول به باغ کشاندم و قصد آزار او را داشتم اما وقتی با مقاومت کودک روبهرو شدم و او فریاد میزد که ماجرا را به پدرش میگوید، عصبانی شدم و او را با دست هل دادم که سرش به حاشیه استخر کوچک داخل باغ خورد و بیهوش شد دیگر ترسیده بودم به همین دلیل کمربندش را برداشتم و او را خفه کردم.
جسد را در صندوق عقب خودروی پیکی گذاشتم و بعد از روستای رباط خاکستری به سمت جاده فرعی رفتم و داخل گودالی در کوهپایه دفن کردم/رکنا