امروز صدمین سالگرد پیروزی زنان انگلیسی بعد از سالها مبارزه و زندان برای بدست آوردن حق رای است، اوائل در بریتانیا سن رأی برای زنان ۳۰ سال و برای مردان ۲۰ سال بود.
در سال ۱۸۶۶، دادخواستی به مجلس بریتانیا ارائه شد که در آن زنان بریتانیا تقاضا کرده بودند قانون انتخابات تغییر کند و حق رأی کامل زنان را نیز دربرگیرد.
این دادخواست تحت اعتراض خشونتبار مخالفینی قرار گرفت که معتقد بودند؛ حق رأی زنان بزرگترین خطرات برای انگلستان به همراه خواهد آورد.
پارلمان بریتانیا، نخست عقیده داشت که دخالت زنان در سیاست، زندگی سیاسی را مبتذل کرده و در عین حال ثبات خانواده را از میان میبرد؛ بنابراین به دادخواست عمل نکرد.
در سال ۱۸۶۷، نخستین جامعه ملی حق رأی زنان تأسیس گردید. اعضای این جامعه که به سافروجتها معروف گردیدند؛ خود را هواخواه حق رأی زنان میدانستند.
سافروجتها تا پایان قرن نوزدهم برای دادن حق رأی به زنان بیش از چهل دادخواست به پارلمان بریتانیا ارائه دادند که تا سال ۱۹۰۰ به طول انجامید.
در سال ۱۹۰۳ جنبش حق رأی زنان توسعه بیشتری یافت و تظاهرات خیابانی و راهپیماییهای فراوانی را دربر گرفت. در یک اجتماع فضای باز که در ماه ژوئن ۱۹۰۸ در لندن برپا گردید، بیش از پانصدهزار زن طرفدار حق رأی زنان حضور یافتند.
امیلین پانکهرست از شخصیتهای برجسته هواخواه حق رأی زنان بود که برای اجتماعات بزرگی از مبارزات زنان انگلیسی صحبت کرد.
امیلین پانکهرست معتقد بود که حق رأی زنان، زندگی سیاسی را اساساً دگرگون خواهد کرد، و حس جدید نوعدوستی و اخلاق را به وجود خواهد آورد.
در سال ۱۹۱۰، آلیس پین و هریت استنتون بلچ در مبارزات زنان در بریتانیا شرکت کردند که پیوند عمیقی بین سافروجتهای بریتانیا و ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد.
برخی مبارزات سافروجتها در بریتانیا با خشونت همراه بود؛ چندین کلیسا نابود گردید، و نخستوزیر اسکویت چندبار مورد سوءقصد قرار گرفت.
بسیاری از طرفداران حق رأی زنان زندانی شدند که باعث شروع اعتصاب سراسری زنان بریتانیا شد. سرانجام در سال ۱۹۱۸، بریتانیا حق رأی زنان را به رسمیت شناخت.
سن رأی برای زنان بریتانیا بالای ۳۰ سال بود در حالی که مردان میتوانستند پس از ۲۰ سالگی در انتخابات شرکت کنند. در سال۱۹۲۱، حدود یک سوم زنان بریتانیا برای نخستین بار در انتخابات ملی شرکت کردند.
پس از به دست آوردن حق رأی زنان در سال ۱۹۱۸، جنبشهای طرفدار حقوق زنان در انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی رو به زوال گذاشتند و زنان انقلابی بیشتر جذب جنبشهای دیگر ضدفاشیسم میگردیدند.