سه شنبه , ۴ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۷:۵۶ بعد از ظهر به وقت تهران

همسرم دوست نداره بیاد خونه فامیل هام ،چیکار کنم؟!

اینکه همسر جان یه وقتایی برای رفتن به یه مهمانی ساده غرغرش در بیاد یا اینکه بگه من نمیام ،یه دلیلی باید داشته باشه.حالا شما باید فکر کنین و اون دلیل رو پیدا کنید.

http://bucurestifm.ro/wp-content/uploads/sites/2/2015/10/cuplu-barbat-femeie-cearta.jpg

ساده ترین دلیل: اصلا همسرتون از اول همین طور بوده و کلا یکی از ویژگی های شخصیتیشه که دوست نداره رفت و آمد کنه!و یا اینکه خانوادگی همین طورین و اصولا اهل رفت و آمد نیستن.

در این حالت توی کوتاه مدت نمیشه کاریش کرد!بهتره در لحظه باهاشون مدارا کنید ولی در بلند مدت سعی کنید که به رفت و آمد علاقمندشون کنید.ایجاد جاذبه کنیدنسبت به فامیلاتون.یکی از سیاست هایی که این جور مواقع جواب میده اینه که وقتی جایی هستید و اون نیست وقتی پیشش برگشتین،بگید که چقدر تو ی جمع ازشون تعریف شده .چقدر همه گفتن جاشون خالیه و یه جوری سعی کنید جذبش کنید.

یه سیاست دیگه که در این حالت میتونه کمک تون کنه اینه که وقتی که قراره مهمونی برید سعی کنید قبلش کارهایی که همسر جان رو سر ذوق میاره انجام بدین اینجوری از نشاط درونی برخوردار میشه و خب طبیعتا حوصلش نسبت به وقتای دیگه بیشتر میشه .البته نباید انقدر زیاده روی کنید که این حس القا بشه که دارید منت کشی میکنید و این بشه براشون عادت .خودتون باید حد تعادل رو نگه دارید !یه جوری نشه که وقتی دارین مهر و محبت میکنین بگن:«خب کجا دعوت شدیم که اینجوری میکنی ؟»

اگه این جمله رو شنیدین بدونید که زیاده روی کردید .محبت همراه با بی تفاوتی باید بلد باشید!

آخرین نکته در این قسمت اگر هیچ جوره کوتاه نمیان و کلا هیچ جوره ذوقی برای هیچ نوع مهمونی ندارند ،شما خودتون و بچه ها را از لذت دور همی ها محروم نکنید .سعی کنید جاهایی که میشه رو با موافقت ایشون حتما حاضر بشید و از اوقاتتون لذت ببرید .البته که متوجهم جمع هایی که همه خانوادگی هستن ،حضور بدون همسر کلا یه جوریه!!ولی سعی کنید توی جمع هایی که بیشتر یک دست هستن بیشتر حاضر بشید!چون چاره ای نیست !گاهی وقتا باید واقعیت رو پذیرفت .

دلیل های پیچیده تر !اگر کلا همسرتان مشکلی با رفت و آمد نداره ولی به خانواده شما که میرسه نق نقش در میاد باید بدونید قضیه از بی سیاستی شما آب میخوره یا ایرادی تو کار فامیل هاتون هست یا اینکه داره عیب تراشی میکنه!

بی سیاستی شما: در چند حالت ممکنه شما کاری کرده باشید که همسرجان حوصله رفت و امد با خانوادتون رو نداشته باشه.

اول اینکه: وقتی که مثل بچه ها برای هر جایی رفتن آویزون همسر جان باشید .همه جا رو که نباید با هم رفت .اگر شما هفته ای ۴بار میرین خونه مامانتون اینا ،انصاف نیست که هر چهار بار رو با همسر برید.سه بار تنها برید ،اون هم وقتهایی که همسرتون خونه نیست !وقتی که اون هم مشغول کارهای خودش یا خانوادشه و یک بار را همرا ایشون و برای اون یک بار کاملا مدیریت ااوضاع و جو خونه مامان اینا تون رو مدیریت کنید.اینکه در حد معقول فضا آروم باشه و پذیرایی و غیره بر پا باشه که به عنوان عروس یا داماد خانواده احترامش کاملا حفظ بشه.

دومین حالت :یه رفتار ها یی کرده باشیدکه همسرتون از رفت و آمد با فامیل هاتون احساس خوبی نداشته باشه .مثلا اینکه خیلی ساده لوحانه انتقاد غیر منصفانه یا حتی منصفانه پدر یا مادرتون رو بذارید کف دست همسرتون !…هر کس دیگه ایم باشه از رفت و آمد حس خوبی بهش دست نمیده ،چرا؟؟چون هر آدمی چه زن چه مرد دوست داره همه جا به خصوص جلوی آشناهات وجه خوبی داشته باشه.

سومین حالت:یه جوری رفتار کرده باشید که هسرتون مطمئن باشه وقتی اونجا میرید خیلی تحت تاثیر حرف های خونوادتون قرار می گیرید و این تحت تاثیر قرار گرفتن رو زندگیتون تاثیر منفی میزاره.

کی ممکنه ایرادی تو کار میزبانتون باشه؟؟؟

وقتی که میزبانتون مثلا پدر و مادرتون کارهایی بکنن که همسرتون از بودن توی اونجا حس خوبی نداشته باشه .مثلا احترامش رو رعایت نکنن یا اینکه همسرتون رو مقایسه کنن با فرد هم ردیف خودش .مثلا دو عروس رو باهم یا باجناق ها رو باهم و طرف دیگرو بهتر بدونن .اینجور وقتا بدون خراب کردن خانوادتون حق رو به همسرتون بدید .باهاش هم نظر باشید و ازش دلجویی کنید که حداقل به احترام روی شما هم که شده بیاد مهمونی رو و از اون طرف هم با رعایت احترام ها با خانوادتون صحبت کنید و از طرف خودتون بگید که اینجوری رفتار نکنن .

نکته آخر!!!

گاهی هیچ دلیلی نداره .خودتون رو اذیت نکنید .گاهی واقعا عیب از همسر جانه که دلش برای ناز کشی تنگ شده یا اصلا حوصله مهمونی رو نداره !

نظر شما چیه ؟ اگر تجربه ای دارید برامون بفرستید،که به اشتراک بزاریم

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *