پنجشنبه , ۱۵ ام آذر ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱:۵۴ بعد از ظهر به وقت تهران

مردان بیوه!

 

علی دوسال بعد از ازدواج و با وجود داشتن فرزند چند ماهه ازهمسرش جدا می‌شود. او ناچار می‌شود به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه حضانت فرزندش را به همسرش بدهد و حالا فرزندش او را عمو علی صدا می‌کند!…

 اخباراجتماعی,خبرهای اجتماعی ,طلاق  متاسفانه مکانیسم‌های اجتماعی، حقوقی و روانی برای به زیستن زنان ومردان طلاق گرفته در جامعه ما بسیار ضعیف است و حتی به جرات می‌توان گفت مکانیسمی وجود ندارد؛ آن هم در جامعه‌ای که روند طلاق در آن رو به افزایش است.

اسم طلاق که به میان می‌آید همه توجه‌ها در درجه اول به سوی کودکان و درنهایت به سوی زنان قربانی این آسیب اجتماعی جلب می‌شود و در این میان کمتر توجهی که می‌شود به مردان است. شدت این موضوع در جامعه ما به قدری است که عده‌ای حتی تصور می‌کنند مردان کمترین آسیب را در نتیجه جدایی زوجین متحمل می‌شوند و در نهایت با ازدواج مجدد گذشته‌شان را به فراموشی می سپارند. این تصور درحالی است که به گفته کارشناسان، آسیب طلاق نه تنها زن و مرد نمی‌شناسد که حتی گاه درمردان بیشتر از زنان نیز هست. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و معتقدند مردان هم بیوه می‌شوند و درست نگاه منفی‌ای که به زنان مطلقه و بیوه وجود دارد به مردان بیوه هم هست. این موضوع زمانی نگران‌‌کننده به نظر می رسد که به گفته یک حقوق‌دان، با توجه به افزایش آمار طلاق در جامعه، در آینده نزدیک با جمعیتی از مردان بیوه مواجه می‌شویم که بدبینی، خشم و مشکلات روحی و روانی دیگر مهمترین ویژگی‌های اخلاقی‌شان است.
با یک چمدان به خانه پدرم بازگشتم
علی دوسال بعد از ازدواج و با وجود داشتن فرزند چند ماهه ازهمسرش جدا می‌شود. او ناچار می‌شود به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه حضانت فرزندش را به همسرش بدهد و حالا فرزندش او را عمو علی صدا می‌کند. وی درباره مشکلاتش بعد از دوران طلاق می‌گوید: من فکر می‌کنم طلاق از این جهت برای مردان آسیب‌زاتر است که چون آنها مقدمات و چارچوب یک زندگی مشترک را فراهم می‌کنند و وقتی این چارچوب از هم می‌پاشد مسلما کسی که در ساخت آن بیشتر نقش داشته بیشتر هم آسیب می‌بیند.

 

شاید بهتر باشد اینگونه بگویم که بعد از طلاق تمام قدرت مردانه یک مرد فرو می‌ریزد و او احساس عجز و ضعف می‌کند چون نتوانسته به عنوان راس هرم خانواده آن زندگی را حفظ کند. وی می‌افزاید: من بعد از طلاق احساس زجرآور ناتوانی را درک کردم؛ ناتوانی از حفظ یک زندگی و درنهایت با یک چمدان به خانه پدرم بازگشتم؛ این احساس صدها برابر بدتر از مرگ است. مسلما هیچ زنی این احساس را ندارد چون از سوی دوستان و اقوام و خانواده دلداری داده می‌شود اما مردان فقط تحقیر و بی‌عرضه خوانده می‌شوند.
علی درباره مشکلات دیگر طلاق برای مردان بیان می‌کند: بعد از طلاق بیشتر مردان به آدم‌هایی سرد و رهاشده و بی‌احساس تبدیل می‌شوند. من درگفتگو با مردان دیگری که با من هم تجربه هستند به عینه این احساس را دیده‌‌ام. حتی اگر ازدواج هم کنند دیگر مثل گذشته و از زندگی‌شان راضی نخواهند بود.وی تاکید می‌کند: یکی از بدترین آسیب‌ها در این زمینه این است که من یا مردان دیگری که مجبور به زندگی مجدد با پدر و مادرشان هستند همواره احساس می‌کنند در خانه پدرشان میهمان‌اند، معذب‌اند و احساس حقارت می‌کنند. مردی که در رهبری یک زندگی شکست می‌خورد ترس از شکست دوباره و تحقیرهیچ گاه او را رها نمی‌کند .
علی با اشاره به آسیب‌های طلاق برای زنان نیز می‌گوید: البته قبول دارم در جامعه ما شرایط اجتماعی برای زنان مطلقه خیلی سخت است اما نگاه‌های آزاردهنده به زنان بیوه برای مردان هم وجود دارد حال به شکلی دیگر. شاید زنان مطلقه با ازدواج مجدد کمی گذشته را فراموش کنند اما بیشتر مردان مطلقه تا آخر عمر آرامش را تجربه نمی‌کنند زیرا غرورشان جریحه دار شده؛ این موضوع زمانی قابل درک است که بدانیم غرور و ترس از خدشه‌دار شدن آن یکی از مهمترین ویژگی‌های شخصیتی همه مردان است.
آسیب‌های طلاق جنسیت نمی‌شناسد
حسین هم سال‌هاست طلاق گرفته و ازدواج مجدد کرده اما همچنان کابوس آن روزها را یدک می‌کشد. وی دراین خصوص می‌گوید: طلاق تبعاتی دارد که هرچه از آن می‌گذرد پررنگ‌تر می‌شود. اگر نگاه جامعه به زن مطلقه منفی است به مرد هم همینگونه است.

 

کمتر صاحب‌خانه‌ای منزلش را به یک مرد مطلقه اجاره می‌دهد. کمتر زنی حاضر به ازدواج با یک مرد مطلقه است. کمتر زنی حاضر است همسرش با مرد مطلقه مراوده داشته باشد و…. وی با بیان اینکه در موضوع آسیب‌های طلاق مسئله جنسیت مطرح نیست، اظهار می‌کند: هم برای زن و هم برای مرد طلاق یعنی ورود به دنیای افسارگسیخته، بدبینی، مشکلات روحی. طلاق یعنی از دست رفتن جایگاه اعتبار، تعهد، خانواده و… حسین با بیان اینکه بیوه زن و مرد نمی‌شناسد، تاکید می‌کند: مشکل دیگر این است که بعد از طلاق زنان می‌توانند به آغوش خانواده بازگردند ولی بیشتر مردان هم به لحاظ غرور و هم به دلایل دیگر کمتر به خانواده بازمی‌گردند و در اکثر مواقع زندگی مجردی را پیش می‌گیرند؛ زندگی‌ای که همواره با نگاه‌های بد از سوی جامعه مواجه است. طلاق همچون داغی است که تا آخر عمر بر پیشانی زنان و  مردان می‌خورد،وی تاکید می‌کند: این آسیب یکسان برای زنان و مردان وجود دارد اما به دلیل آسیب‌پذیرتر بودن زنان، آسیب به مردان کمتر به چشم می‌آید و اینگونه تصور می‌شود که مردان کمتر آسیب می‌بینند.
مردانی که بیوه می‌شوند
یک حقوقدان که تاکنون پرونده‌های طلاق بسیاری را در دست داشته در خصوص آسیب طلاق بر مردان به آفتاب یزد می‌گوید: مسلما موضوع طلاق زوجین و کودکان را تحت تاثیر قرار می‌دهد اما همواره نگاه‌ها مبتنی بر این است که زنان بیشتر آسیب می‌بینند. حسین احمدی‌نیاز می‌افزاید: ولی واقعیت امر این است که بعد از کودکان، مردان بیشترین آسیب را از طلاق می‌بینند. دیدگاه‌های مختلف روانشناسی و کارشناسی در این قضیه وجود دارد.درست است که اصطلاح بیوه مختص زنان است اما اگر بخواهیم واقعی به قضیه نگاه کنیم مردان هم بیوه می‌شوند.
وی تاکید می‌کند: به نوعی یک گسست بین مرد و گذشته‌اش، بین مرد و جامعه و بین مرد و زندگی مشترک گذشته‌اش ایجاد می‌شود. عبور از این گسست برای مرد بسیار دشوار است زیرا در برهه‌ای از زندگی، خاطراتی را طی کرده و انقطاع باعث پدیداری معضلات و مشکلات روحی و ناهنجاری‌های روانی برای مردان می‌شود به این نحو که افسردگی، استرس، نگرانی، ناتوانی در آشتی با جامعه، زندگی نابودشده‌اش و آینده و … مهم‌ترین مشکلات برای مردان در این دوره است.
این وکیل دادگستری با بیان اینکه شاید مردان مطلقه از نظر حقوقی پرونده طلاقشان پایان یافته باشد اما از منظر عاطفی و روانی مهر طلاق ابتدای مشکلاتشان است، اظهار می‌کند: همانقدر که یک زن بعد از طلاق نگران فرزندانش است این نگرانی در مردان هم وجود دارد. اگر برای زنان مطلقه مشکلات مالی وجود دارد مردان هم مشکلات مالی ناشی از پرداخت مهریه را دارند. احمدی‌نیاز تاکید می‌کند: در صحبت اکثر مردانی که تجربه طلاق را دارند همواره یادآوری زندگی گذشته وجود دارد. دائم اتفاقاتی را که در زندگی مشترک‌شان افتاده کنکاش می‌کنند و به دنبال علت‌ها هستند؛ همین زندگی در گذشته مردان را با مشکلات روحی بسیاری مواجه می‌کند. وی می‌افزاید: متاسفانه مکانیسم‌های اجتماعی، حقوقی و روانی برای به زیستن زنان ومردان طلاق گرفته در جامعه ما بسیار ضعیف است و حتی به جرات می‌توان گفت مکانیسمی وجود ندارد؛ آن هم در جامعه‌ای که روند طلاق در آن رو به افزایش است.
این حقوقدان با اشاره به موضوع دوگانگی عاطفی در مردان نیز می‌گوید: مردانی که تجربه طلاق را دارند و مجدد ازدواج می‌کنند دچار دوگانگی عاطفی می‌شوند زیرا از یکسو تجربه گذشته نمی‌گذارد آنها دلبسته زن و زندگی جدیدشان شوند، اما از سوی دیگر، تلاش می‌کنند گذشته را فراموش و زندگی آرامی را تجربه کنند اما همواره ترس از تکرار گذشته آنها را از دلبستگی برحذر می‌دارد.
احمدی‌نیاز تغییرات خلقی همراه با احساس همیشگی افسوس و پشیمانی را از جمله مشکلاتی می‌داند که مردان طلاق از آن رنج می‌برند:
خشم، بدبینی، تعصب‌های شدید نسبت به زنان، از جمله خصوصیات اخلاقی است که درمردان بعد از طلاق ایجاد می‌شود و اکثرا تا پایان عمر در آنها باقی می‌ماند و این مسائل منتج به بیماری‌های روانی خواهد شد.وی در خصوص این موضوع که چرا همواره آسیب‌های طلاق در زنان بیشتر از مردان مورد توجه بوده، می‌گوید: متاسفانه در جامعه ما اکثر موضوعات و مسائل به صورت تک بعدی نگریسته می‌شود. از سوی دیگر، چون نوعی احساس ترحم نسبت به زنان وجود دارد و همواره هم به عنوان یک آسیب جدی برای زنان مطرح بوده، زنان قربانیان اصلی طلاق معرفی می‌شوند درحالی که آسیب ناشی از طلاق زن و مرد نمی‌شناسد.با توجه به آمار طلاق و روند نزولی آن در جامعه، در آینده نزدیک ما با جامعه‌ای مواجه خواهیم بود که مردانش بیمار، افسرده و خشمگین هستند. در نتیجه جامعه فرسنگ‌ها از استانداردهایش فاصله می‌گیرد.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *