پنجشنبه , ۶ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۸:۴۷ بعد از ظهر به وقت تهران

مادر علیرضا شیرمحمدعلی :صدایم را به گوش آقای رئیسی برسانید که خونخواه فرزندم هستم

مادر علیرضا شیرمحمدعلی در گفت و گو با جماران‌: دادخواهی خون بچه من فقط آن دو تا مهره سوخته نیستند. آن دو نفر که باید اعدام شوند چون به غیر از بچه من بی گناه های دیگری را هم کشته اند، اما عوامل پشت پرده … .

چرا در اتاق این ها باز بود؟ می گفتند موقع هوا خوری در اتاق این ها قفل بوده اما آن موقع در اتاق آنها باز بوده که بیایند اتاق بچه من و او را سلاخی کنند؟

۳۰-۴۰ ضربه چاقو شوخی نیست.

با قرص اعصاب خودم را آرام نگه می دارم. همه زندگی ام را از من گرفته اند.

گفتند فقط انحصار وراثت کنم تا به بقیه جریان پرونده رسیدگی شود

آقای سیدحسن خمینی تلفنی تماس گرفتند و با هم صحبت کردیم؛ فقط همین.

چرا رئیس زندان سهل انگاری کرده است؟ آیا افسر نگهبان کلید را به یک زندانی داده است و او در را باز کرده؟! دوربین ها کجا بودند؟

باید مسلمان، مسلمان را اینگونه سلاخی کند و افسر نگهبان نباشد؟ این حق است؟

فقط قصاص آرامم می کند. خودم باید چهارپایه را از زیر پایشان بکشم./ جماران

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *