مجله انلاین دوستان : به گزارش کیهان، مردی که چند سال به همسر دومش حقالسکوت میداد تا داشتن فرزند از زن اولش را نزد خانوادهاش فاش نکند به دفتر طلاق مراجعه کرد. این مرد که در دادگاه خانواده ونک حاضر شده بود گفت: ۳ سال است که حق سکوت می دهم تا موضوع فرزندم از همسر اولم را به خانوادهام اطلاع ندهد. تا این لحظه مبلغ زیادی به او دادهام حتی خانهام را نیز به نام او کردهام اما او دست بردار نیست و خواستار به نام کردن ویلایم نیز میباشد. این مرد جوان دادخواست طلاق خود را به قاضی یکی از شعب این مجتمع قضایی خانواده ارائه داد.
وی تاکید کرد: نمیخواهم بیش از این به همسرم باج بدهم و تاکنون هرچه پس انداز داشتهام به همسرم دادهام تا به خانوادهام موضوع فرزندم را که از همسر قبلیام دارم بازگو نکند. وی با اشاره به اینکه در حال حاضر تمام خرجی فرزندم را میدهم درباره علت مخفیکاریش گفت: من زمانی از همسرم جدا شدم که او باردار بود و نگذاشتیم کسی متوجه این امر شود چرا که اگر میدانستند اجازه جدایی را به ما نمیدادند و مانع میشدند بنابراین مجبور به مخفیکاری شدم.
مرد با اشاره به این که کارمند بانک هستم، تاکید کرد: به همسرم هیچگاه دروغ نگفتم و حتی این موضوع را به او گفتم ولی او سوءاستفاده کرده و از من باج میگیرد تا به کسی چیزی نگوید ولی این امر منجر شده است تا تمام درآمد و پساندازم برای همسرم باشد؛ دیگر تحمل ندارم و میخواهم از همسرم جدا شوم.
وی ادامه داد: حدود ۳ سال است که با همسرم زیر یک سقف زندگی میکنم و طی این مدت هر چیزی و حتی منزلی که در آن زندگی میکنیم را به نام او کردهام تا موضوع را به کسی لو ندهد ولی دیگر کم آوردم و باید هرچه زودتر از یکدیگر جدا شویم.
همسر وی نیز که در این دادگاه حضور داشت با بیان این که از شوهرم جدا نمیشوم، گفت: با شوهرم از ابتدا توافق کردیم که در ازای این سکوت تعهداتی را به انجام برساند. ولی اکنون زیر قولش میزند در حالی که باید تا آخر عمر کنار من بماند و حق سکوتم را هم بدهد. وی با اشاره به این که ما فرزندی نداریم، افزود: این که در حال حاضر دارم با موضوع داشتن فرزند کنار میآیم خود امر مهمی است و شوهرم باید قدر مرا بداند نه این که به دادگاه بیاید و درخواست طلاق دهد.
زن با بیان این که باید از درخواست طلاق منصرف شود، گفت: خانواده شوهرم روی فرزندانشان حساس هستند، اگر همسرم از من جدا شود من نیز کوتاه نیامده و تمام ماجرا را به خانواده شوهرم اطلاع میدهم بنابراین نباید از یکدیگر جدا شویم.مرد بار دیگر با بیان این که نمیتوانم به زندگی با او ادامه دهم، افزود: همسرم به کم قانع نیست بنابراین باید از هم جدا شویم.زن خطاب به مرد گفت: یک ویلا برای من تهیه کنی دیگر هیچ درخواستی از تو ندارم و موضوع فرزندت را با خود به گور میبرم و به هیچ کسی نمیگویم.
بعد از چند دقیقه سکوت، مرد در مقابل قاضی پرونده گفت: یک ویلا در شمال دارم که آن را نیز به عنوان آخرین باج به همسرم میدهم ولی به شرط این که دیگر او مرا تهدید نکند و از من درخواستی دیگر نداشته باشد و در این زمینه تعهد دهد. زن این موضوع را قبول کرد و گفت: بعد از به نام شدن ویلا، تنها چیزی که از شوهرم خواهم خواست نفقهام خواهد بود و دیگر هیچ درخواست دیگری نخواهم داشت. بعد از شنیدن صحبتهای زن و مرد، حکمی مبنی بر طلاق صادر نشد و مقرر شد که ویلا به نام زن شود و زن نیز دیگر درخواستی جز نفقه از مرد نداشته باشد.
خاک بر سر همچین مردی، این زن عقده ای و کثیف رو باید مثل سگ طلاق داد