سیامک انصاری و جواد رضویان که معرف حضور هستند؛ بازیگرانی که سالها در فضای کمدی خاطرهساز هستند. آنها تا به امروز بهعنوان بازیگر در سریالهای مختلفی در کنار هم قرار گرفته بودند. اما اینبار در کنار کارگردانی مشترک در نقش دو باجناق آمدهاند تا بار دیگر خاطرات خوب گذشته را برای ما تداعی کنند و در این روزهای سخت کرونایی لبخند را روی لبان ما بنشانند. قسمت اول سریال «صفر بیست و یک» به کارگردانی این دو نفر، تهیهکننده مهدی فرجی و با قلم شبنم وثوقی و هدی ایزدی شب گذشته روی آنتن رفت و به نوعی معرفی شخصیتهای اصلی سریال بود. باید منتظر بود و دید که این تیم کمدی میتواند خاطره خوب دیگری را برای بینندههای تلویزیون رقم بزنند یا نه. در این اینجا با عوامل و بازیگران سریال گفتوگو کردیم و از سریال «صفر بیست و یک» که قرار است چند فصل باشد، بیشتر پرسیدیم.
مازیار راسخ با بازی سیامک انصاری و جلال سیف با بازی جواد رضویان دو مهندس هستند که در شهرداری کار میکنند. پدران این دو نفر با هم رفیق بودند و این دو شخصیت هم از کودکی با هم بزرگ شدند، هممدرسهای و همخدمتی بودند و همدانشگاهی شدند و با دو خواهر با بازی رویا میرعلمی و نگار عابدی ازدواج کرده و باجناق شدهاند و همکار هم هستند و در همان چند قسمت ابتدایی طی اتفاقی با یکدیگر همسایه هم میشوند. «صفربیست و یک» درواقع روایتگر ماجراهای دو باجناق است که در کار و زندگی با یکدیگر رقابت و اختلاف دارند اما یک جاهایی هم آن روی رفاقت و حمایتشان از یکدیگر گل میکند. درگیریهای آنان با همدیگر و چالشهایی که در زندگی با آن مواجه میشوند، قصه این سریال را پیش میبرد و در میانه آن اتفاقات بامزهای را خلق میکند.
جواد رضویان و سیامک انصاری، کارگردانان این سریال، رفقای قدیمی هستند که سالهاست در قامت بازیگر در آثار کمدی در کنار هم ایستادهاند. احتمالا هنوز نقشهای سپهر و داود در سریال پاورچین در خاطر مخاطبان تلویزیون مانده یا حتی ممکن است گفتوگوی مدیری با رضویان در برنامه دورهمی که با حضور سیامک انصاری برگزار شد هم در ذهن بسیاری مانده باشد. رضویان بعد از سالها کار کمدی به کارگردانی روی آورد و از میانه دهه ۸۰ سریالسازی برای تلویزیون را آغاز کرد و مجموعههای نمایشی و برنامههایی را روانه آنتن کرد. او همچنین دو فیلم ویدئویی ساخت و بالاخره سال ۹۷ اولین سینماییاش با نام زهرمار را کارگردانی کرد. فیلمی که نقش اصلی آن را به سیامک انصاری داد. انصاری در این سالها تمرکزش بیشتر روی بازیگری بوده اما در این میان دستیاری کارگردانانی چون مرضیه برومند و رسول ملاقلیپور را در کارنامه دارد و مجموعهای را هم سالها پیش برای شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرد که ظاهرا به پخش نرسید. میشود گفت «صفر بیست و یک» بزرگترین و مهمترین تجربه کارگردانی او تاکنون است.
شبنم وثوقی، یکی از نویسندگان «صفر بیست و یک» کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد در رشته ادبیات نمایشی دارد و بهگفته خودش ۱۰ سالی است در دانشگاه دروس فیلمنامهنویسی تدریس میکند. مدتهاست به موازات نگارش، کار برنامهریزی و دستیاری در سینما و تلویزیون کرده و در آثاری مثل پنجمین خورشید، دورهمی و قهوه تلخ حضور داشته است. او در سری دوم برنامه دورهمی با هدی ایزدی آشنا میشود که آنها را به همکاری برای نوشتن تشویق میکند. وثوقی همچنین تلهفیلمهایی را نوشته است و کارهایی را هم در دست دارد. او درباره شکلگیری این قصه به ما میگوید: ایده کلی سریال را آقای انصاری مطرح کرد و بعد من و خانم ایزدی طرحی برای قصه دو باجناق طراحی کردیم که ماجراهای خانوادگی و شغلی این دو را دربرمیگیرد و به این ترتیب ۲۵قسمت اول را نوشتیم.
۱۰۰ قسمت در راه است؟
در خبرهایی که پیش از پخش در مورد این سریال منتشر میشد، آمده بود «صفر بیست و یک» قرار است ۱۰۰قسمت باشد. وثوقی در این مورد بیان میکند: فعلا ۲۵ قسمت اول روی آنتن میرود. برای ادامه این سریال که مایل و امیدواریم تا ۱۰۰ قسمت باشد، طرحی هم برای فصلهای بعدی داریم اما ادامه کار هنوز تصویربرداری نشده است و نمیتوانم در موردش اظهارنظر کنم. در این مورد باید تهیهکننده صحبت کنند و فکر میکنم در این زمینه بهتر است منتظر اخبار بمانیم.
قصه در قصه
بهگفته وثوقی «صفر بیست و یک» یک قصه اصلی دارد و علاوه بر آن در هر قسمت شاهد قصهای هستیم که در روند کلی سریال تاثیرگذار است. این دو نویسنده برای نوشتن هر قسمت میان خود قرعه میانداختند و نوشتن هر قسمت سهم یکی میشده است. او میگوید: ازآنجاکه این دو باجناق در شهرداری کار میکنند و در بخشهایی از قصه چالشهای شغلی و رقابت میان آنان به تصویر کشیده میشود؛ انتظار میرود «صفربیستویک» اشارههایی هم به مسائل اجتماعی و شهری و نقد آنان داشته باشد. این نویسنده توضیح میدهد: تمرکز بیشتر روی قصه خانوادگی است، اما به مشکلات شهری و مسائل اجتماعی هم یک جاهایی بهصورت مستقیم و جاهایی به شکل زیر متن و حاشیه اشاره میشود. درواقع مسائلی که در این سریال مطرح میشود، مواردی است که ما در زندگی روزمره در خانواده و اجتماع با آنها مواجهیم. بخشهایی که مربوط به اداره است در قصه نقش مهمی دارد، ولی مقداری از آن را کم کردیم،چون به نظرمان جذابیت داستانهای خانوادگی بیشتر است. رقابتهای حرفهای و اختلافات میان این دو باجناق در زندگی شخصی و کاری در کنار پیوستگی و اتحاد آنان در برخی موقعیتها را در این سریال میبینیم.
از نیوجرسی تا صفر بیستویک
نیوجرسی همان بلوکهای سیمانی است که شهرداری برای بستن مکانهایی از آن استفاده میکند. نام قبلی سریال نیوجرسی بود که به شغل این دو باجناق در شهرداری ارتباط داشت. بعد از گذشت مدتی، اما اسم مجموعه رضویان و انصاری تغییر کرد و صفر بیستویک نام گرفت. وثوقی درباره این تغییر میگوید: نام نیوجرسی را خیلی دوست داشتیم، اما وقتی تمرکز قصه بیشتر روی مسائل خانوادگی رفت و از ماجراهای اداره کم شد، اسم را تغییر دادیم. او دلیل این انتخاب را چنین بیان میکند: میشود گفت «صفر بیستویک» کنایه جزء بهکل به زندگی شهری است و با توجه به اینکه پیششماره تهران است، اشارهای هم به پایتختنشینی و البته شغل این دو شخصیت در شهرداری دارد.
کمدی موقعیت
حضور بازیگران اغلب کمدی در این سریال سبب میشود مخاطبان صفر بیستویک را سریالی سراسر کمدی تصور کنند. وثوقی دراینباره میگوید:صفر بیستویک بیشتر کمدی موقعیت است. درواقع شخصیتها زندگی خود را در فضای جدی سپری میکنند و همهچیز در موقعیتهای جدی میگذرد که ممکن است برای همه ما پیش بیاید، اما آدمها گاهی در موقعیتهای اشتباهی قرار میگیرند که لحظات کمدی را ایجاد میکند. البته در سریال، شیرینی حضور کمدینها و بازیگرانی که تجربه کار کمدی دارند، تأثیرگذار است. من و خانم ایزدی تلاش در ایجاد کمدی موقعیت داشتیم که در دنیا جذابیتهای خود را دارد، البته در این میان کموبیش مایههای طنز وارد کلام هم میشود. همچنین یکجاهایی بداههگوییهای بازیگران، شیرینی کلام را بیشتر میکند.
سیامک انصاری، سیدجواد رضویان، امیرحسین رستمی، نگار عابدی، سیاوش طهمورث، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی، علیرضا استادی، آزیتا ترکاشوند، مریم شیرازی، افشین آقایی، پادینا کیانی، علی کاظمی، مهبد بیور و… از بازیگران سریال هستند که در اینجا درباره چند مورد از نقشهای اصلی برایتان گفتهایم.
خانواده راسخ: یکی از باجناقهای قصه مازیار راسخ نام دارد که نقشش را سیامک انصاری بازی میکند. مازیار متولد ۱۳۴۷و مهندس شهرداری است. نقش همسرش، مرجان کاملی را رویا میرعلمی بازی میکند. افشین آقایی هم ایفاگر نقش پسرشان، ارسلان یک جوان دهه هفتادی است.
خانواده سیف: جواد رضویان، در این سریال شخصیت جلال سیف، نقش مقابل سیامک انصاری را بازی میکند. او همسن باجناقش بوده و مهندس شهرداری است. نقش همسرش شعله کاملی را نگار عابدی بازی میکند که خواهر بزرگتر مرجان است. دختر دهه هفتادی همسن ارسلان به نام شادی است که دانشجو و هم رشته پدرش است. پسر کوچک این خانواده، سروش ۶ ـ ۵ ساله با بازی محمود بویور است.
دیگران
غفور کاملی: سیاوش طهمورث، نقش غفور ، پدر دو خواهر قصه -یعنی همسران جلال و مازیار -را بازی میکند.
تورج کاملی: امیرحسین رستمی، نقش تورج کاملی را به عهده دارد که یکی از شخصیتهای اصلی این سریال در کنار باجناقهاست.
سعید صفایی: سروش جمشیدی نقش سعید را بازی میکند. او همکار جلال و مازیار است که به صورت قراردادی در شهرداری کار میکند و با دختر جلال همدانشگاهی است.
آزیتا ترکاشوند را بیشتر با نقشهای خاکستری که در سریالهایی چون گاندو و بوی باران بازی کرده است، میشناسیم. او در این سریال نقش زنی به نام سپیده را بازی می کند که در گفتوگو با جامجم در خصوص ویژگیهای این نقش میگوید: خیلی نمیتوانم درباره این نقش توضیح بدهم. به این دلیل که داستان لو میرود. تنها میتوانم بگویم سپیده برای من کاراکتر بسیار جذابی است که در ماجراها و اتفاقاتی که دو خانواده اصلی رقم میزنند، حضور دارد و او نیز ماجراهایی در داستان دارد که این شخصیت جزو کاراکترهایی است که در فصل یک به نوعی معرفی و در فصل بعدی بیشتر به این کاراکتر پرداخته می شود. به تعبیری میتوان گفت در فصل بعد به این شخصیت به نوعی پرداخته میشود که جذابتر است.
این بازیگر ادامه میدهد: من معمولا در سریالهایی که تا امروز بازی کردهام، نقشهای خاکستری داشتم. البته در مجموعه «هیولا» کار طنز را تجربه کردم، اما در آن سریال هم نقش من کمدی نبود. نقش سپیده هم که در این سریال بازی میکنم، اصلا کمدی نیست. البته موقعیتهای طنز ایجاد میکند، اما نقش کمدی نیست. چون طنز کار کردن خیلی سخت است و هر بازیگری این توانایی را ندارد. من معتقدم هر کسی که ادعای بازیگری دارد، حتما باید طنز کار کند تا بفهمد بازیگری چه کار سختی است.
ترکاشوند درباره همکاری و تعامل با کارگردانهای سریال هم توضیح میدهد: من بهشدت در کار از این دو نفر انرژی مثبت گرفتم. چون آرامش و صبوری بسیاری در کار دارند و کارشان را بلد هستند و همین موضوع به بازیگر انگیزه میدهد. ضمن اینکه گروه خوبی داریم که باعث شده تجربه خاطرهانگیزی را با این گروه داشته باشم. چون وقتی پشت صحنه خوب و حرفهای در کار وجود داشته باشد، این انرژی به بازیگر هم منتقل میشود.
بازیگر مجموعه «کلاه پهلوی» درباره پیشبینیاش از همراهی مخاطبان با سریال عنوان میکند: من اطمینان دارم این دو کارگردان و همه گروه، تمام تلاششان را کردهاند تا کاری را در شأن مردم خوبمان در این روزهای کرونایی بسازند. نه فقط من، بلکه همه بازیگران در این شرایط کرونایی همچنان در تلاش و مشغول کارند. امیدوارم مردم هم کار را دوست داشته باشند. بهخصوص در این روزها که کمتر از خانه بیرون میروند و بار غم در جامعه به خاطر این اتفاقات زیاد است، وظیفه دانستیم لبخند را روی لبهای مردم بیاوریم. من به شخصه به عنوان عضو کوچکی از این گروه، این سریال را به مردم هدیه میکنم و امیدوارم لبخند روی لب مردم بیاورد.
قطعا مهمترین و اساسیترین رکن یک اثر، فیلمنامه است که با توجه به تجربه و سوابقی که نویسندگان این سریال بهخصوص هدی ایزدی دارد، یکی از نکات مثبت سریال، فیلمنامه خوب آن است. هدی ایزدی که در مطبوعات هم فعالیت میکرده و تجربه همکاری با مهران مدیری را هم در کارهای طنز دارد، درباره اولین تجربه نگارش سریال هم به نکاتی اشاره کرد که میخوانید.
از نخستین تجربه نگارش فیلمنامه یک سریال تلویزیونی بگویید.
من پیشازاین نگارش سریال «سیم آخر» را به عهده داشتم که قرار بود ابتدا آن سریال ساخته شود. اما درباره طرحی که چند سال پیش نوشته بودم، صحبت شد و این کار به نتیجه رسید.
ایده اصلی فیلمنامه هم متعلق به شماست؟
نه ایده اصلی و اولیه مربوط به آقای انصاری است.
باخانم وثوقی چطور تقسیمکار کردید؟ سیناپس و دیالوگها را هرکدام بهصورت مجزا نوشتید؟
ما یک خط کلی برای قصه سریال طراحی کردیم و بعد خط اصلی که مسیر حرکت دو شخصیت اصلی ما بود را درآوردیم و در کنار آن قصههای ریزتر و داستانکها را نوشتیم و بعد تقسیم کردیم که در هر قسمت چه ماجراهایی اتفاق میافتد. سپس هر دو روی سیناپس کارکردیم. یعنی جدا از هم کار نکردیم و باهم مدام در ارتباط بودیم.
بااینحال فکر میکنید باوجود دو نویسنده فیلمنامه کار یکدست شده است؟
ما مدام ساعتهای مختلف باهم دراینباره حرف میزدیم و گاهی سکانسهایی را که نوشته بودیم برای همدیگر میخواندیم. اتفاقا گاهی پیش میآمد که باید سکانسها را کوتاه میکردیم،ولی نمیدانستیم کدامیک از ما آن سکانس را نوشته است. حتی وقتی از روی فیلمنامه میخواندیم متوجه نمیشدیم مربوط به کدامیک از ماست. بنابراین فکر میکنم فیلمنامه باوجود دو نویسنده یکدست شده است. البته سریال قبلی را هم با همدیگر نوشتیم و طبیعتا نگاهها و تفکرمان به هم نزدیک است. جالبتر اینکه حتی عوامل هم نمیدانند کدام قسمتها را من یا خانم وثوقی نوشتهایم و نمیتوانند تشخیص بدهند. شاید بتوان گفت این اتفاق حاصل کلی گفتوگو با همدیگر است. من و خانم وثوقی سه بار باهم شمال رفتیم و حدود یک ماه آنجا باهم کار و زندگی میکردیم و از این نظر خیلی نگاههایمان به هم نزدیک شد.
با توجه به شرایط کرونا و به هر حال شرایطی که وجود دارد، پیشبینیتان از بازخورد مخاطبان چیست؟ آیا قصهها برایشان جذاب خواهد بود؟ گرچه آقایان رضویان و انصاری و همچنین شما تجربیات خوبی در زمینه طنز و مخاطبشناسی دارید.
هیچ کاری قابل پیشبینی نیست. چون به خیلی شرایط بستگی دارد. اما به هر حال ما یک تیم کمدین و بازیگران درخشان در این سریال داریم که زوج رضویان و انصاری برگ برندههای این سریال هستند. چون این دو نفر هم محبوب و هم برای مخاطب تلویزیون دوست داشتنی هستند. حال در کنار این دو نفر بازیگرانی قرار میگیرند که هرکدام تجربیات خوبی در این زمینه دارند. از زاویه فیلمنامه هم بخواهم بگویم ما تلاش کردیم در هر قسمت همه کاراکترهای اصلی ما قصه داشته باشند. من فکر میکنم پرقصه بودن به دیدن کار کمک میکند.
گویا قرار است سریال به فصلهای بعدی هم برسد. طراحی قصهها انجام شده و فیلمنامه پتانسیل ادامهدار شدن را در فصلهای بعد دارد یا منتظر بازخورد مخاطب میمانید؟
چیزی که از ابتدا صحبت شده بود این بود که سریال ادامه داشته باشد و به فصلهای بعدی هم برسد. ما هم برای فصل بعد طراحیهایی انجام دادهایم، اما منتظر بازخورد مخاطبان هم هستیم تا تغییرات را با توجه به بازخورد مخاطبان در قصه و کاراکترها ایجاد کنیم. یعنی به کاراکترهایی که محبوبتر میشوند بیشتر خواهیم پرداخت.
شناختی که از بازیگران و کارگردانها داشتید در نگارش فیلمنامه چقدر به شما کمک کرد؟
با تجربه محدودی که من دارم و با دوستان نویسنده هم که صحبت میکنم، واقعیت این است که ما برای ایجاد موقعیت خانمها در کارهای طنز محدودیت داریم. بنابراین باعث میشود بار اصلی داستان را روی دوش بازیگران مرد بگذاریم. با این حال شناخت بازیگران به نویسنده کمک بسیاری میکند. البته از بازیگرانی هم که شناخت کافی نداشتم مثل خانم میرعلمی چند ساعت با هم گپ زدیم تا بهتر بتوانیم این کاراکتر را بنویسیم. برخی از کاراکترها هم بدون هیچ پیش زمینه ذهنی نوشته شدند.
عنوان سریال چرا تغییر کرد؟ نیوجرسی با فیلمنامه تناسب بیشتری داشت یا صفر بیست و یک؟
اسم قبلی سریال به نظرم مناسبتر بود، اما نظر تلویزیون بود که نام سریال تغییر کند. با این حال چون دو باجناق در شهرداری تهران کار میکنند کد پیششماره تهران را برای عنوان سریال انتخاب کردیم.
مهدی فرجی / تهیهکننده: واقعیت این است که با وجود سختیهایی که کار کمدی دارد، اما خوشحالم که مدتی است در این زمینه فعالیت میکنم. بهخصوص اینکه دوستان و همکاران من در این شرایط کرونایی بدون تعارف مجاهدت کردند و جانشان را کف دستشان گذاشتهاند به امید اینکه دل مردم را شاد کنند. من هم راضی هستم و خوشحالم که فرصت خنداندن مردم در اختیار من و همکارانم گذاشته شد. ما در طول این چند ماه هم تلاش کردیم تا با هیچ مشکلی روبهرو نشویم و خوشبختانه با هیچ موردی هم در زمینه بیماری کرونا مواجه نشدیم. من فکر میکنم پیش زمینه ذهنی که بینندهها از بازیگران و کارگردانان در زمینه طنز و کمدی دارند، باعث میشود قطعا پای تلویزیون بنشینند و از سریال استقبال میکنند و من به رضایت مخاطبان سریال خیلی امیدوارم. آن هم در شرایط سخت کرونا و دغدغههایی که مردم دارند، قطعا نیاز دارند تا به تماشای یک سریال کمدی بنشینند. فصل نخست سریال از شب گذشته آغاز شده و برنامهریزی ما نیز به گونهای است که بتوانیم سریال را ادامه بدهیم و فصلهای بعدی سریال را تولید کنیم. تصور من این است که این سریال در نوع خودش بینظیر است. البته اینکه سیامک انصاری و جواد رضویان با هم همبازی شوند در تلویزیون سابقه داشته است. اما در مقام کارگردان هر دو در کنار هم تاکنون قرار نگرفته بودند و از این نظر هم تجربه جالبی است و تاکنون در تلویزیون نداشتیم دو کارگردانی که خودشان هم تجربه بازیگری دارند، در کنار هم قرار بگیرند. نویسندههای جوانی هم در این سریال با ما همکاری کردند که با اینکه نخستین تجربه سریال بلند تلویزیونیشان بود، اما پیش از این هم تجربه طنز داشتند. بنابراین من فکر میکنم این مجموعه تیم خوبی دارد و با اینکه دو کارگردان و دو نویسنده دارد، تفکراتشان با هم همسوست و فیلمنامه و کلیت کار از انسجام برخوردار است.
علیرضا استادی، جزو بازیگرانی است که نمک و شیرینی خاصی را به هر نقشی که بازی میکند، میدهد. با این حال در کمتر سریال طنزی حضور دارد. وی درباره نقشی که در این سریال ایفا میکند به جامجم میگوید: من نقش مردی به نام مغانی را بازی میکنم که در سریال، دوست قدیمی سیاوش طهمورث است و در قسمتهای مختلفی سرو کلهاش پیدا میشود. البته من پیش از این سریال هم در مجموعهای مثل «آرماندو» که کار کمدی بود، بازی کردهام. اما همواره سعی میکنم هر نقشی که بازی میکنم، حتی در قالب نقشهای منفی ته مایههای طنز داشته باشد.
وی همچنین توضیح میدهد: قصه سریال درام است، اما موقعیتهای طنز خوبی دارد. اما نکته جالب برای من درباره این شخصیت این است که مغانی از خودم به لحاظ سنی بزرگتر است و همین تجربه جالبی برای من است. البته بازی من در فصل یک سریال به پایان رسیده و هنوز صحبتی نشده که بدانم در فصلهای بعدی هم حضور دارم یا نه. این بازیگر درباره پیشبینیاش از بازخورد مخاطبان سریال بیان میکند: هم و غم کارگردانها و همه اعضای گروه این بود که در شرایط کرونا و سختی کار کردن در این شرایط، سریال خوبی برای بینندهها در نظر بگیرند. بهخصوص بازیگران سریال که همگی در زمینه طنز تجربههای بسیار خوبی دارند و از این نظر فکر میکنم این سریال خروجی خوبی دارد و مورد توجه بینندهها قرار میگیرد. او در پایان نیز میگوید: بههرحال نگرانی و استرس کرونا در طول کار بود. اما کار با رعایت کلیه دستورالعملهای بهداشتی انجام شد و محیط آرامبخشی برای همه مهیا بود. خوشبختانه در این چند ماه هیچ اتفاقی نیفتاد و همه گروه سلامت بود.
نگار عابدی ازجمله بازیگران این سریال است. او در گفتوگو با جامجم درباره نقشی که در این سریال ایفا میکند و ویژگیهای این سریال به نکاتی اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
شب گذشته نخستین قسمت از سریال روی آنتن رفت. بااینحال درباره نقش شعله توضیح بیشتری میدهید؟
شعله یکی از اعضای خانوادهای است که داستانهای سریال پیرامون آنها میگذرد که هرکدام از اعضای این خانواده دارای ویژگیهایی هستند که در نگارش هم به شکلی به آنها پرداخته شده که دارای موقعیتهای کمدی خودشان هستند و از نظر من یکی از ویژگیهای مثبت سریال است. چون کاراکترها اصلا شبیه هم نیستند و شعله هم مثل سایر کاراکترها ویژگیهای منحصر به خودش را دارد.
پس میتوان گفت به نسبت نقشهایی که تا امروز بازی کردهاید، شعله کاراکتر متفاوتی است؟
بله، شعله ویژگیهای رفتاری منحصربهفردی دارد که تاکنون چنین نقشی را در هیچ کاری بازی نکرده بودم. اگرچه رفتارهایش در زندگی واقعی خیلی آزاردهنده است، اما در قالب یک اثر کمدی میتواند برای مخاطب خندهآور باشد.
دقیقا منظورتان چه نوع رفتاری است؟
شعله، خانم پرحرفی است و در امور دیگران دخالت هم میکند. اما نکته مهم درباره این شخصیت و سایر کاراکترهای اصلی این است که سعی در خنداندن مخاطب نمیکند و موقعیتهای کمدیای که ایجاد میکنند باعث خنده میشوند.
با توجه به اینکه چند سالی است شما تجربه حضور در کارهای طنز را نداشتهاید، چطور شد یکی از بازیگران اصلی این سریال شدید؟
جدا از اینکه من در یک کار کمدی حضور دارم یا تراژدی یا درام، نقشی که بازی میکنم، سناریویی که میخوانم و فضای آن کار برایم مهمتر است که درست و خوب باشد. چون من دوست دارم برای رسیدن به نقشهایی که بازی میکنم تحقیقات میدانی کنم، نقش و گروهی که قرار است با آنها همکاری کنم برایم بسیار اهمیت دارد. بنابراین در یک اثر کمدی هم با همین نگرش کار میکنم. همان طور که برای نقش کوتاهی که در فیلم «دارکوب» داشتم، تحقیق کرده و با آن جنس از آدمها برخورد میکنم، برای این نقش هم همین روند را طی کردم. وقتی این کار به من پیشنهاد شد، میدانستم هر دو کارگردان سالها تجربههای بسیاری در اینگونه آثار چه در جایگاه کارگردان و چه به عنوان بازیگر دارند که همین موضوع به آدم دلگرمی میدهد. وقتی داستان را خواندم و با نویسندهها هم آشنا شدم، مطمئن تر شدم. بنابراین دلیل انتخابم همین نکاتی بود که گفتم. یعنی مطمئن شدم یک اثر کمدی موقر و درستی خواهد بود. چون برای سناریوی این کار یک سال زحمت کشیده شده بود.
کار در شرایط کرونا و استرسی که باعث به هم خوردن تمرکز بازیگر میشود چطور بود؟
ترس از بیماری، فشار روانی زیادی به ما وارد میکرد. البته با مدیریت خوبی که گروه تهیه و تولید داشت، مواد ضدعفونیکننده و بستههای بهداشتی به اندازه کافی در لوکیشن داشتیم و همه چیز کاملا تحت کنترل بود که همین موضوع باعث میشد بازیگران روی کارشان تمرکز کنند.
پیشبینیتان از بازخورد مخاطبان چه خواهد بود؟
لازم میدانم در ابتدا اشارهای به قصهپردازی خوب نویسندگان کنم که از دید من خانمها ایزدی و وثوقی بهعنوان اولین نویسندگان طنز خانم توانستند بهخوبی از پس این کار بربیایند. چون ما پیش از این سریال نویسندگان خانم که در زمینه طنز قلم بزنند، نداشتیم. به عقیده من، موقعیت کمدی درخشانی خلق کردند و از آنجا که معتقدم وقتی فیلمنامهای خط داستانی درستی داشته باشد و داستانکهای متصل به آن هم خلاقانه باشد و این فیلمنامه به دست کارگردانهایی بیفتد که تسلط کافی روی اینگونه آثار دارند، احتمال موفقیت آن اثر بیشتر میشود. مردم هم در شرایطی هستند که نیاز به خنده دارند.