سه شنبه , ۴ ام اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۹:۴۶ بعد از ظهر به وقت تهران

سرنوشت تروریست‌ ها بعد از فرار چه می‌ شود؟

برای تحلیل‌گران امور امنیتی منطقه، سرنوشت نهایی اعضای متواری شده گروه‌های تروریستی و سلفی به یک دغدغه جدی تبدیل شده است.

  اخباربین الملل,خبرهای  بین الملل,تروریست‌های فراری

برای تحلیل‌گران امور امنیتی منطقه، سرنوشت نهایی اعضای متواری شده گروه‌های تروریستی و سلفی به یک دغدغه جدی تبدیل شده است.

در ادامه یادداشت روزنامه «قانون» آمده است: با نگاهی محدود به زمان و شرایط جنگ در عراق و سوریه احتمالاً بسیاری از آن‌ها کشته خواهند شد. اما این اتفاق در انتظار همه آن‌ها نیست. تفکر سنتی و متصلب سلفی و سنت‌گرایی مذهبی در منطقه که داعش صرفاً نمادی مدرن و خونین از آن تلقی می‌شود، پدیده‌ای محدود به یک گروه و در زمانی محدود نیست که با سرکوب و کشته شدن اعضای آن لزوماً از بین برود.

 

مشکل اصلی در عدم شناخت بستر فکری چنین جریانی است که هم‌اکنون به شدت فعال و در حال زایمان است. به همین دلیل مدت‌هاست با برداشتی اشتباه و ناقص از جوامع عربی روبرو شده‌ایم که خود، چهار پیامد عمده مخاطره‌آمیز را به دنبال داشته است.

 

نخست، عدم توانایی در شناسایی التهاب درونی اجتماع اعراب. حتی بهار عربی هم کمکی به بیداری نخبگان و تحلیل‌گران امور اعراب ودرک بهتر شرایط نکرد. دوم، مقابله با این جریان فکری و زمینه های بروز اجتماعی آن به مقابله و حذف فیزیکی محدود شد. سوم، شدت مقابله‌های فیزیکی منجر به عدم توانایی در طراحی و ارائه یک الگوی جایگزین دمکراتیک در جهان عرب شد.

 

چهارم، جریانات تند ایدئولوژیک سلفی در پی تجربه جنگ، به آرامی و با الگوی خود در حال تسخیر دمکراتیک نهادهای مدنی قدرت مانند پارلمان و شوراهای شهر در کشورهایشان هستند. در واقع جوامعی در خاورمیانه در حال شکل گیری هستند که نوعی مدرن‌ از آنارشی دمکراتیک – ایدوئولوژیک اما خشونت مشروع! آن را بارور و هدایت می‌کند. این چهار مؤلفه غیر از مخاطره مرگباری‌ست از سوی بازماندگان بازگشته این گروه‌ها که جامعه غرب و جهان آزاد را تهدید می‌کند.

 

از چنین زاویه‌ای متاسفانه جامعه بین‌المللی، “پدیده داعش به مثابه یک ایدئولوژی” را مورد توجه خود قرار ندادند. به همین دلیل جنگ خونین امروز در خاورمیانه عربی، خلیج فارس و شمال آفریقا در مقایسه با مخاطره‌ای ایدئولوژیکی که آینده منطقه و جهان آزاد را تهدید می کند چندان اهمیتی ندارد. تا آنجا که به تحولات جاری مربوط می‌شود، برخورد با بدنه داعش و سازمان‌های تروریستی مشابه، گرچه کار سختی به نظر می‌رسد، اما این سختی به اندازه مقابله با تفکری نیست که به آرامی در حال تسخیر امت عربی است. ویژگی مهم این طالع نحس، نه خصومت آشکار و سخت، بلکه ماهیت نرم و ظاهر دمکراتیک آن است. به قول روزنامه‌نگار لبنانی «ادمون صعب»، «آن‌ها دیر متوجه شدند؛ اما بالاخره فهمیدند راه های دیگر ی هم هست”.

 

فعال ماندن بستر پنهان این خصومت و خشونت مقدس، خصوصا در منطقه عربی خلیج فارس که خواستگاه اصلی و مشروعیت‌زای این جریان فکری تلقی می‌شود، دلیل اصلی این نگرانی‌هاست؛ چراکه مقابله و مشروعیت‌زدایی ایدئولوژیک از سلفی گری و تعصب ایدئولوژیک بسیار مشکل تراز رویارویی مستقیم با آن است. شاید این دیدگاه رادیکال به نظر برسد. اما نمی‌توان فقدان بنیان‌های دمکراتیک در جهان عرب که به رادیکالیزه شدن شرایط آتی و نهایتا مصادره آرام نهادهای قدرت از سوی تندروها منجر می‌شود را انکار کرد.

 

مصر و لیبی نمونه‌های قدیمی و کویت تازه‌ترین محصول این تقابل ایدئولوژیک تلقی می‌شوند. هر چند مدل‌ها و نتایج، قدری متفاوت هستند، اما باید موضوع را در بلندمدت مشاهده کرد. نمی‌توان باور کرد مصر آرام، لیبی در آرامش نسبی یا اردن در صلح و توافق ملی به‌سر می‌برند. کویت را ببینید! در ماه نوامبر انتخابات پارلمانی این کشور بدون سر و صدا با حضور مخالفان زیرک تندرو مذهبی برگزار شد. مخالفان حدود ۲۰کرسی از ۵۰ کرسی پارلمان را به دست آوردند.

 

از آنجا که منطقا نمی‌توان باور کرد کویت دارای یک نظام دمکراتیک مدرن است، همین منطق ما را نسبت به آینده این امیرنشین نگران می کند. درانتخابات پارلمانی کویت اهمیتی ندارد مخالفان چند کرسی به دست آوردند، یا حتی قدرت انحلال پارلمان همچنان در دست امیر صباح قرار دارد. این توان در بهترین حالت، دیگر منعکس کننده قدرت ذاتی امیر برای ثبات وامنیت کشور نیست. آنچنان که در دیگر کشورهای عربی با وضعیت مشابهی روبرو هستیم.

 

همین به خودی خود موجب نگرانی شده؛ سنت در حال فروپاشی‌ست. نگرانی به این اعتبار که بی ثبات شدن یک متحد سنتی و محافظه کار غرب در منطقه حساس خلیج فارس آنهم با ابزاری به ظاهر دمکراتیک، قرار است در تحلیل و کنش نهایی «پروژه تغییرات» ما را با چه شرایطی روبرو کند؟ در حالی که ظاهرا کنترلی بر نتایج وعواقب آن وجود ندارد. تناقضی به شدت آزار دهنده میان دمکراسی‌خواهی انتخاباتی و نتایج معکوس آن! نتایج انتخابات پارلمانی ماه نوامبر گذشته کویت، بیشتر به این دلیل که گسلی از درون جامعه اعراب آشکار کرد تصور می‌شد تحت تاثیر تحولات خونین خاورمیانه قرار گیرد.

 

از کنار تحولات سیاسی کویت به سادگی عبور کردیم، اما نتیجه انتخابات این امیرنشین به وضوح نشان می‌دهد بخش‌های مهمی از جامعه ساکت اعراب، با همان اهداف تند و رادیکال در حال کسب تجربه‌ای جدید در نهاد خود و البته برای ما با نتایج غیر قابل پیش‌بینی‌ست؛ همان‌گونه که ظهور داعش، غیر قابل پیش‌بینی بود.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *